باشگاه کوهنوردی شقایق / نمایش جزییات خبر

قله شیرکوه - 13980213

سرپرست : علی غفوری

باشگاه شقایق 

گزارش برنامه صعود به قله شیرکوه

سرپرست برنامه: علی غفوری

تاریخ اجرا:1398/02/13

تهیه کننده گزارش: فیروزه گلشنی مهر

مسئول فنی: بابک نیکفر

سرقدم:محمد شادور

عقبدار: میثم مهدی

عکاس:اردوان اردلانی

 مشخصات قله:  قله شیرکوه در جنوب شهر یزد  به ارتفاع 4،075 متر بلندترین قله یزد بوده و با اینکه از لحاظ تقسیم بندی جزو کوه های منفرد ازآن یاد شده است ؛ در حقیقت بخشی از کوه های مرکزی می باشد . برای رسیدن به شیرکوه باید به شهر تفتدر سی کیلومتری یزد  و از آنجا به روستای ییلاقی ده بالا رفت که 2،535 متر از سطح دریا ارتفاع  و حدود ۲۰ کیلومتر از شهر تفت فاصله دارد . طی این مسیر حدود یک ساعت زمان نیاز دارد.  

پوشش گیاهی: درختان گردو ،بادام،زرشک و انواع گلهای وحشی

پوشش جانوری: آهو،کل، میش، انواع پرندگان شکاری و خزندگان

مسیر دسترسی به منطقه صعود: مسیرهای زیادی برای صعود به قله وجود دارد که بعنوان نمونه می توان به دره سوسن،دره شمس، لابید شیر و ... اشاره کرد. لازم بذکر است بهترین و پرترددترین مسیر دره نجیب می باشد.

وضعیت آنتن دهی موبایل: در ابتدای مسیر تا نزدیک دره نجیب و در جانپناه امکان برقراری تماس با همراه اول وجود دارد.

وضعیت آب در منطقه:در ابتدای دره نجیب و جانپناه چشمه وجود دارد که بنظر می رسید در تمام فصول سال آب داشته باشند.

برنامه در تاریخ 1398/02/13 با تعداد 11 نفر شامل 8 نفر اعضای باشگاه و 3 نفر مهمان اجرا گردید.

اسامی همنوردان:

اعضاء باشگاه: علی غفوری، محمد شادور،عباس کوچک پور، بابک نیکفر، مجتبی کبودوندی، سعید خادم،  میثم مهدی و فرناز حسن نژاد

اعضاء مهمان: اردوان اردلانی، لیلا باران چشمه و فیروزه گلشنی مهر

شیرکوه - 13980213 - 12

 

شرح برنامه:

تفاوتی که این برنامه با برنامه های کوهنوردی دیگر داشت جنبه تنفنی و سیاحتی آن بود که باعث شد علاوه بر لذت کوهنوردی و صعود، کمی هم از جاذبه های گردشگری شهر زیبای یزد بهره مند شویم. این برنامه در قالب یک برنامه دو روزه که شامل یک روز بازدید از شهر و یک روز صعود می شد، برنامه ریزی شده بود.

شیرکوه - 13980213 - 11

حرکت ما از شهرکرج ساعت 23 شب چهارشنبه 1398/02/11 از ترمینال شهید کلانتری با اتوبوس ویژه بود که تقریبا" نصف ماشین در اختیار اعضای باشگاه شقایق قرار داشت و ساعت ورود به شهر یزد حدود 7 صبح روز بعد، میان امواج طلایی نور خورشید بود که بنظر می رسید به آن شهر به شکل ویژه ای می تابد.

تیم در منزل یکی از بستگان سرپرست خوب برنامه مستقر گردید و پس از جابجایی وسایل، صرف صبحانه ای دوستانه و استراحتی کوتاه آماده دیدار شهر تاریخی یزد و زیبایی های بی بدیلش که در جهان شهره است، شدیم.

صبح روز اول به شهرگردی و دیدن اماکن تاریخی شهر از جمله عمارت امیرچخماق، مسجد جامع، بازار سنتی و ... وبعدازظهربه گردشگری در کویر زیبای شباهنگ گذشت که هرلحظه اش جزو بهترین خاطرات و هر وجبش جایی برای بروز هیجانات و شیطنتهای کودکانه که در فضای سنگین شهر مجالی برای ابراز آنها وجود نداشت، بود. آنقدر حال و هوایمان خوب بود که بسختی توانستیم از آن طبیعت محسور کننده جدا شویم.

(دیدار از شهر خشتی و کویر زیبای شهر یزد را به هر ایرانی و هرطبیعت دوست جدا" توصیه می نمایم.)

شیرکوه - 13980213 - 2

صبح روز 13 اردیبهشت قبل از ساعت 4 صبح از خواب بیدار شدیم تا با کوله باری از امید راهی جاده موفقیت و صعود شویم.

ساعت 5 صبح سوار مینی بوس شدیم  و حدود ساعت 6 صبح به روستای ده بالا و نقطه شروع برنامه به ارتفاع 2،535 متر رسیدیم . هوا روشن شده بود ودرختان نیمه بیدار که بعضا" پیراهنی از شکوفه به تن کرده بودند لابلای تخته سنگهای عجیب و خاص روستا جلوه گری می کردند و همچنان که رسم ماه اردیبهشت است هوایی بهاری و معتدل فضای منطقه را پر کرده بود.

مطابق معمول در ابتدای کار، حلقه ای به نشانه دوستی و همدلی تشکیل دادیم تا صبحتهای سرپرست برنامه را به گوش جان بشنویم و فرا روی راهمان  قرار دهیم و چه چیزی زیباتر و مهمتراز دوستی، همکاری و نظم که با آهنگ صدای سرپرستی دلسوز و با تجربه بیان شود؟

قله در جنوب غربی روستای بالا ده قرار دارد که در ابتدای کار قابل روئت نبود. همچنین دو قله آسمان نماد (معروف به گاو و گوساله) در جنوب قله واقع شده اند ودیواره های قله برفخانه به ارتفاع 3،990 متر که در جنوب قله بود،از دور نمایان بود.

طبق توضیحات دوستانی که سال قبل قله را صعود کرده بودند آب رودخانه بدلیل بارندگی های اخیر خیلی بیشتر از سابق شده و در طول مسیر زمزمه اش موسیقی گوش نوازی بود که لذت صعودمان را بیشتر می کرد.

شیر کوه از دور شبیه شیر خوابیده روی زمین است که ظاهرا" به دلیل همین شباهت به این نام معروف شده . هر چه که بود و به هر نام و نشانی، حال و هوای صعودش زیر نور کمرنگ خورشید و هوای خنک اردیبهشتی مدهوشمان کرده بود.

انتهای روستای بالا ده سمت راست، تابلوی اداره برق که روی آن مشخصات قله درج شده است اطلاعات مختصری به کوهنوردان ارائه می دهد و می تواند بعنوان راهنمای مسیر نیز استفاده شود. هرچند بدلیل تردد زیاد کوهنوردان مسیر پاکوب کاملا" مشخص است.

شیرکوه - 13980213 - 6

شکوفه های سیاه شده برخی از درختان گردوی طول مسیر به دلیل سرمای زیاد و سنجابهای کوچک لابلای سنگها و ریشه های درختان بادام حال هوایمان را رنگ برنگ می کرد و حواسمان پرت آن مناظر شده بود.

ساعت 6:50 کنار چشمه صفیل آباد حدود 5 دقیقه استراحت کردیم ولباس اضافه مان را از تن بیرون آوردیم. صفیل به معنی معطل و منتظر می باشد که حتما" حکایتی در باب این چشمه و وجه تسمیه آن نزد مردم آن منطقه وجود دارد.

فسیل لابلای سنگهای مسیر حاکی از این بود که روزگاری این سرزمین زیر آب بوده ولی با وجود گذشت سالیان دراز به رسم امانتداری بقایای جانوران آن دوران را در آغوش خود حفظ کرده بود.

ساعت 7:25 کنار دیواره های سنگی عظیم که به نظر می رسید سر به آسمان می سایند چند دقیقه توقف کردیم تا آبی بنوشیم و به لنز دوربین خیره شویم و لبخند و حال و هوایمان را ثبت کنیم. ارتفاع 2،972 اعلام شد و امید به صعود دلمان را گرم و گرمتر می کرد.

صدای شر شر آب رودخانه و توده های گل ریز بنفش که لابلای سنگها روییده بود زیبایی مسیر را چند برابر می کرد.

شیرکوه - 13980213 - 10

ساعت 8 به آبشاری رسیدیم که از روی تخته سنگ بزرگی با شیب زیاد موج می زد و پایین می آمد. آنقدر جلوه گر بود که نتوانستیم بی تفاوت از کنارش عبور کنیم . چشمه تابستانخانه نامی بود که به آن منطقه داده بودند . بدستور سرپرست برنامه بساط صبحانه را همانجا گشودیم تا به بهانه ای بتوانیم از آن منظره دلچسب طبیعت عکس بگیریم و خاطره آن لحظه و تصویر را تا ابد در اذهان خود حک کنیم.

ساعت 8:20  ابتدای دره نجیب بودیم، دره ای با شیب حدود 30 درجه که در انتهای دره متوجه شدیم پر چالش ترین و مهمترین قسمت مسیر همینجا بوده! برای عبور از این دره؛  با سرعت متوسط و حمل کوله ای یک روزه حدود یک ساعت زمان نیاز است.

شیرکوه - 13980213 - 5

 سایه خنک کوه که روی دره افتاده بود و نسیم ملایمی که باب دل ما می وزید باعث شد که شیب دره را با سرعت حدود 3 کیلومتر بر ساعت وبدون وقفه در عرض 45 دقیقه طی کنیم و بالای دره به افتخار خود و همنوردان فریاد شادی سر کنیم. ارتفاع 3،410 بود و به قول مسئول فنی برنامه آقای بابک نیکفر کمر راه را شکسته بودیم و پس از این مسیر هموارتر بود .

سرمست از اولین موفقیت پس از توقفی کوتاه دوباره راهی شدیم.  فضای گروه با صحبتهای سرپرست برنامه که نظم  را بارزترین خصیصه یک کوهنورد و شاخص ارزیابی یک تیم کوهنوردی می دانست کمی جدی تر شده بود و همگی برای برافراشتن نام نیک خودمان و باشگاه شقایق کرج منظم تر از قبل به راهمان ادامه دادیم.

ساعت 9:30 به پناهگاه رسیدیم . همگی سرحال و سرخوش بودیم! ارتفاع 3،510 و تا قله راه زیادی نمانده بود، پس کمی استراحت کردیم و در جمع دوستانه تنقلات و میوه خوردیم تا باز هم صمیمانه و پرانرژی پس از 15 دقیقه استراحت آماده ادامه راه شویم.

نمی دانم بخاطر سرخوشی بهار بود یا لذت صعود که حس می کردیم خاک زیر پایمان نفس می کشد و در حال گرم شدن است تخته سنگهای عظیمی که از یک سو به پرتگاههای خطرناکی ختم می شدند زیر نور خورشید برق می زدند و ظاهری فریبنده و چشم نواز داشتند. لکه های برف روی گرده های سنگی بچشم می خورد و انگار دستی جادویی آنها را به زیبایی هرچه تمامتر روی زمین گسترانیده بود. آسمان آبی و صاف با لکه های کوچک برف تابلوی زیبای از شاهکار طبیعت بود.

مسیرمان بدون چالش بود پس کمی سرعتمان را زیاد کردیم . در ارتفاع 3،732  متری کمی حجم برف بیشتر شده بود ولی بدون مشکل خاصی به راه ادامه دادیم در حالیکه باد موافق همچنان می وزید.

شیرکوه - 13980213 - 9

200 متر قبل از قله بدستور آقای غفوری برای محافظت از باد نسبتا" سردی که روی قله انتظارمان را می کشید با گورتکس و بادگیر مجهز شدیم. دکل مخابراتی روی قله از دور مشخص بود و  در نهایت راس ساعت 12 لابلای شادی و سرمستی همنوردان بر فراز قله زیبای شیرکوه بودیم!  تابلوی سپید و بزرگ" فا.. خیر حافظ و هو ارحم الراحمین " جلوه ای از قدرت انسان بود که بر بلندای قله خودنمایی می کرد.

شیرکوه - 13980213 - 8

یکی از جذابیتهای روی قله بودن این است که می توان با دید باز، قله های دور و بر را ملاحظه کرد و از آن بالا شاهد عظمت و شکوه آنها بود. کاری که سرپرست برنامه برایمان انجام داد و موقعیت قله شیرکوه و دیگر قله ها را به تفصیل برایمان تشریح کرد.

شیرکوه - 13980213 - 1

ساعت 12:30 با قله وداع کردیم و برای گریز از باد سرد با سرعت بیشتری به سمت پناهگاه سرازیر شدیم در حالیکه شادی موفقیت همچنان توی قلبمان می جوشید. ساعت 14 به جانپناه رسیدیم و پس از صرف ناهار و استراحت حدود 50 دقیقه بعد دوباره به راه افتادیم . بدلیل اینکه فرصت باقی مانده تا تاریکی هوا زیاد بود با هماهنگی سرپرست برنامه با طمانینه و آرامش بیشتری فرود می آمدیم. ساعت 15:45 انتهای دره نجیب کمی استراحت کردیم و گوش به صدای رودخانه سپردیم. و بلاخره ساعت 18 به روستای ده بالا و مینی بوس رسیدیم.

شیرکوه - 13980213 - 7

بدلیل آب و هوای خنک روستاهای اطراف (ماننده طزرجان،ده بالا،بنارک سادات،منشاد و سانیچ و ...) اکثر متمولین شهر در این مناطق خانه های ییلاقی دارند که این موضوع موجب بروز ترافیک مسیر برگشت در غروب جمعه می باشد و لازم است مد نظرهمنوردان قرار گیرد.

پس از پشت سرگذاشتن مسیر بازگشت به منزل رسیدیم. کمی استراحت نمودیم و علی رغم میل باطنی کوله بارمان را بستیم تا با آن شهر زیبا و لحظات خوبی که در یادمان نشانده بود وداع کنیم.

ساعت 22:30 از شهر یزد حرکت کردیم و 7 صبح به کرج رسیدیم، در حالیکه برگی دیگر از دفتر صعودها و خاطرات باشگاه شقایق را منقش به خاطرات خوش خود نموده بودیم .

به امید آنکه این دفتر پر از برگهای زرین و تا ابد گشوده باشد.


شیرکوه - 13980213 - 4
شیرکوه - 13980213 - 3

تعداد بازدید : ۱۰,۷۷۱
ناشناس
۱۳۹۸/۰۲/۲۳
5
0
3

آفرین به گزارش نویس . برنامه عالی بود و تکرار نشدنی


تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید