باشگاه کوهنوردی شقایق / نمایش جزییات خبر

پیمایش خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411

سرپرست : سلمان بهمن دار
گزارش برنامه پیمایش خط الراس دماوند به گردون کوه
سرپرست و گزارش : سلمان بهمن دار
بخش 1 ) برنامه بارگزاری اول :  قله زرین کوه (الیت و دلیر)
تاریخ اجرای برنامه :22 و 23 خرداد 99 
نفرات شرکت کننده: سلمان بهمن دار، فرهاد رشوند، اکبر هرمز جانی، آزاده سالمی
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  8

این برنامه خارج از تقویم فصلی باشگاه و به منظور بارگزاری برنامه خط الراس دماوند به علم کوه انجام شد طبق برنامه ریزی های قبلی و هدف گذاری برنامه، چند نقطه را به منظور بارگزاری در نظر گرفتیم. که یکی از این نقاط قله زرین کوه بین الیت و دلیر و ناریان طالقان بود. بر همین اساس طبق هماهنگی هایی که با آقای هرمز جانی داشتیم ایشون قبول زحمت کردند تا این کار را از سمت روستای الیت و دلیر انجام بدیم. اقلام مورد نظر را خریداری کردیم و روز پنج شنبه تاریخ 22 خرداد 99  ساعت 14 با ماشین آقای هرمز جانی به سمت الیت و دلیر حرکت کردیم.

خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  6
اول قرار بود که با توجه به مصافت طولانی و سنگین مسیر صعود به قله زرین کوه غروب پنج شنبه یک قسمت از مسیر را پیمایش کنیم و در بین مسیر شب مانی داشته باشیم. اما از آنجایی که به خاطر کمبود وقت نتونستیم مواد غذایی خریداری شده را بسته بندی کنیم تصمیم گرفتیم شب رو در منزل آقای هرمزجانی در روستای الیت بمانیم و صبح زود حرکت کنیم بنابراین با بررسی منطقه و گرفتن اطلاعات لازم از آقای هرمزجانی و بسته بندی مواد غذایی قرار بر این شد که من به همراه فرهاد رشوند دو نفره این کار را انجام دهیم و آقای هرمزجانی و خانوم سالمی به عنوان تیم پشتیبان بعد از ما تا قسمتی از مسیر را طی کنند. ساعت 3:30 دقیقه از خواب بیدار شدیم و ساعت 3:50 آقای هرمزجانی لطف کردن با ماشین ما را تا اول مسیر صعود که یک جاده متروکه که به منظور معدن ایجاد شده بود رساند و ساعت 4:10 دقیقه از روستای دلیر استارت زدیم و آقای هرمزجانی به روستای الیت برگشتند. طبق راهنمایی های آقای هرمزجانی مسیر جاده را دنبال کردیم تا زمان روشنی هوا به روی یال صعود قرار گرفتیم حدود ساعت 6 صبح صبحانه ای مختصر خوردیم و از روی یال ادامه مسیر دادیم تا به یک مسیر سنگی رسیدیم و با دنبال کردن پاکوب که در طول مسیر مشخص بود و شیب بسیار تندی داشت عبور کردیم که بعد از آن شیب یال خیلی کمتر شده اما به خاطر حجم بار زیاد و کوله های سنگین کمی سخت حرکت می کردیم.( اول جاده و نقطه ای که استارت کردیم به اسم لیلا پل بود و مسیر جاده هم به اسم طالقان راه گفته می شد که ظاهرا در گذشته از این مسیر برای مبادله کالا به کالا بین روستای الیت و دلیر و ناریان طالقان استفاده می شد.)
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  9
با استراحت های کوتاه و حرکت های پیوسته با توجه به مسیر طولانی که در پیش داشتیم به صعود خودمان ادامه دادیم . حدود ساعت 11 به قله سیاه لیزکه در مسیر خط الراس زرین به سمت علم و بعد از زرین کوه قرار داشت رسیدیم و با پیدا کردن یک جای مناسب در کنار گوسفند سرا با کندن یه چاله به عمق حدود نیم متر لوازم را چال کردیم و به پیشنهاد دکتر علیرضا نوری که از سنگ نوردان خوب و اعضای قدیمی باشگاه بوده مقداری فلفل قرمز ریختیم تا حیوانی به غذاها دستبرد نزند و بعد از چال کردن مواد غذایی که حدود یک ساعت وقتمون رو گرفت
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  10
ساعت 12 تصمیم به صعود قله زرین کوه و فرود از یال نرگس کش گرفتیم که تبدیل به یال سلمان و فرهاد کش شد. از قله های سه برار و ورزاکول مسیر خط الراسی را پیمایش کردیم تا به ساعت 13 به قله زرین کوه رسیدیم بعد از گرفتن چند عکس و بررسی شرایط منطقه از یال شمالی قله که نرگس کش نام دارد فرودمان را آغاز کردیم از قله اصلی تا قله فرعی که حدود یک کیلومتر بود و تفاوت ارتفاعی چندانی نداشت و مسیر خط الراسی خیلی خوب بود. اما بعد از اون با چالش زیادی مواجه شدیم به طوریکه به یک منطقه کاملا صخره ای رسیدیم که در یک طرف یال شیب خیلی تند بالای 70 تا 80 درجه و پرتگاه های بلند بود و در یک طرف یخچال هایی با شیب بالای 60 درجه که بعضاً تا 1500 متر هم می رسیدند داشتیم با توجه به عدم شناخت کافی به مسیر و پیشنهاد فرهاد رشوند به چپ یال (چپ از بالا به پایین) متمایل شدیم چون مستقیم از روی یال نمی تونستیم بیایم با دور زدن قسمتی از یال که باز هم مسیر پر چالشی بود به روی یال اصلی رسیدیم و بقیه مسیر رو از روی یال ادامه دادیم که آن هم باز با چالش و دست به سنگ همراه بود و در نهایت از روبه روی روستای الیت فرود اومدیم تا به جاده انتهای روستا رسیدیم.

 

خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  11
از اونجا با ماشین آقای هرمزجانی که آقای نوری زحمت کشیده بودن و اومده بودن دنبالمون به خانه آقای هرمزجانی برگشتیم. ساعت17 بود که برناممون به اتمام رسید و با موفقیت تونستیم این بارگزاری رو انجام بدیم. چند توصیه به دوستانی که تصمیم به صعود قله زرین کوه از روستای الیت و دلیر دارند: اول اینکه اگر قصد صعود این قله از این منطقه را دارید حتما با راهنما به این منطقه وارد شوید. دوم: اگر می خواهید به صورت تیمی این برنامه رو اجرا کنید برای این برنامه حتما دو روز زمان در نظربگیرید. سوم: حتما از همون مسیری که صعود کردین برگردین و یال نرگس کش رو به هیچ عنوان برای صعود پیشنهاد نمی کنم و برای فرود هم مگر در غالب تیم های دو یا سه نفره و با دانش فنی و تجربه کافی. چهارم: شناخت لازم از منطقه 
اطلاعات فنی برنامه:
ارتفاع نقطه شروع با ماشین( روستای الیت):2033
ارتفاع نقطه شروع پیاده روی (روستای دلیر- لیلا پل)2066
ساعت حرکت از روستای الیت:3:50
ساعت حرکت از روستای دلیر:4:10
زمان رسیدن به قله زرین کوه:13
ارتفاع قله زرین کوه:4188
زمان برگشت به روستای الیت:16:30 
مدت زمان کل برنامه: 12:30
مدت زمان مفید پیمایش: 8:53
حداکثر سرعت با احتساب ماشین: Km/ h51
حداقل سرعت : Km/ h3
مصافت کل پیمایش با احتساب ماشین :  km26
مصافت پیمایش پیاده روی:km 20
کل افزایش و کاهش ارتفاع:5588 متر

در پایان بی نهایت سپاسگزارم از آقای هرمزجانی،آقای علیرضا نوری و خانوم سالمی که با همکاری و حمایت هاشون تونستیم این برنامه رو اجرا کنیم.

خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  7

 

بخش 2 ) برنامه بارگزاری دوم: قله نرگس ها
نفرات شرکت کننده: سلمان بهمن دار- فرهاد رشوند- محمود بهروزی

خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  1

قله نرگس ها یا بهتر بگم قله های نرگس (نرگس غربی، نرگس مرکزی، نرگس شرقی) قله هایی با ارتفاع بالای چهار هزار متر که ارتفاع قله مرکزی 4200 است. در البرز مرکزی و مرز بین استان تهران و مازندران قرار دارند که این قله ها در جنوب به گردنه پالون گردن و قله پالون گردن همینطور به صورت خط الراسی به قله های خلنو و برج متصل می گردند و در غرب به قله های الرگنو و گردنه پالون گردن و در نهایت به صورت خط الراسی به قله های کهنو، یخچال، سرماهو و کمان کوه متصل می گردند و همینطور در شمال شرق به قله رستم چال و به روستای ناحیه منتهی می شوند و نزدیکترین روستا به این قله ها روستای ناحیه درجاده یوش بلده می باشد و در واقع تنها روستایی که   در مسیر صعود این قله ها قرار دارد و دورترین روستا روستای وارنگه رود در جاده چالوس می باشد که دقیقا 25کیلومتر فاصله دارد. روستاهای پیچیده و انگرود هم در شمال شرقی این قله قرار دارند که می تواند مبدا صعود قله رستم چال و در نهایت نرگس ها باشند. همچنین روستاهای خجیرکلا و بطاهر کلا هم می توانند مبدا صعود این قله ها باشند.
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  2

این برنامه خارج از تقویم باشگاه و در راستای برنامه های بارگذاری برنامه خط الراس دماوند به علم اجرا شد که چهارمین بارگزاری و در طول مسیر، اولین بارگزاری می باشد. برای انجام این برنامه مواد غذایی مورد نیاز را خریداری کرده و طبق هماهنگی هایی که با دوستان انجام دادیم صبح روز جمعه 30 خرداد 99 با وسیله شخصی آقای محمود بهروزی به سمت روستای وارنگه رود حرکت کردیم و ساعت 6 صبح با در پیش گرفتن رودخانه وارنگه رود به سمت انتهای رودخانه و در نهایت گردنه پالون گردن حرکت کردیم. از آنجایی که می دانستم راهی طولانی در پیش داریم از همان ابتدای مسیر با سرعت به حرکت خودمان ادامه دادیم و بعد از یک ساعت و نیم |و پیمایش 11 کیلومتر  و عبور از دره های جبهه جنوبی بین قله های سرخاب و دونا، دره شیرکمر، قله سرخاب و خرسلک و دره سوتک بین خرسلک و سوتک بزرگ و دره جبهه جنوبی قله  های کمان کوه- سرماهو و یخچال در گوسفند سرا و همینطور آبگیر جبهه جنوبی قله کمان کوه که در سال های گذشته بر اثر سیل و مصدود شدن مسیر رودخانه ایجاد شده بود و امسال کاملا پر شده بود برای صبحانه مختصر توقت 15 دقیقه ای داشتیم پس از صرف صبحانه مجدد با سرعت به مسیر خودمان ادامه دادیم تا به دوآب رسیدیم.

خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  3

 

از روستای وارنگه رود تا دوآب که محل تلاقی آب دریاچه و یخچال های برج و خلنو و آب یخچال ها  و برکه پالون گردن و قله های نرگس و دره های بین این دو منطقه است 16 کیلومتر که با صرف زمان 3 ساعت 40 دقیقه به این نقطه رسیدیم. به لطف بارش های سال 98 و بهمن هایی که از دامنه های پرشیب دوطرف رودخانه وارنگه رود در چندین قسمت شاهد پل برفی ها و بهمن های زیادی بودیم. سال های گذشته برای پیمایش این مسیر باید حداقل از چند نقطه رودخانه عبور می کردیم که با توجه به حجم آب زیاد این رودخانه کار بسیار سختی بود ولی امسال کل مسیر سمت چپ رودخانه بود که باعث شد مسیر را بدون عبور از رودخانه طی کنیم. با یک استراحت چند دقیقه ای کوتاه مسیر خودمان را به سمت پالون گردن ادامه دادیم مصافت طولانی ولی با شیب کم همچنان ادامه داشت. از دوآب به بعد کمی شیب مسیر بیشتر می شود و به خاطر همین سرعتمان کمتر شد و میزان برف منطقه بیشتر با ادامه مسیر به یخچال های بین قله های پالون گردن ،گردنه پالون گردن و نرگس ها رسیدیم. زیبایی و بکری منطقه دل هر طبیعت دوستی را به هیجان می آورد. هدف ما بارگزاری روی گردنه پالون گردن بود.

خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  4
 
 

با یک استراحت کوتاه و برداشتن آب برای ادامه مسیر از شیب سمت چپ منتهی به گردنه بالا رفتیم. از روستای وارنگه رود تا برکه و یخچال های انتهای رودخانه 24 کیلومتر و تا گردنه پالون گردن که ارتفاع گردنه 3970 متر و دقیقا 25 کیلومتر است. ساعت 14 با طی مصافت 25 کیلومتر و حدود زمان 8 ساعت به گردنه رسیدیم که در شرق به قله زیبای دماوند و قله های زیبای اون منطقه رو به رو شدیم که دل هر بیننده ای را به وجد می آورد. با گرفتن چند عکس یادگاری مشغول کندن چاله و دفن کردن مواد غذایی شدیم و پس از چال کردن مواد غذایی که یک ساعت زمان برد ساعت 15 تصمیم به صعود قله نرگس و ادامه مسیر از خط الراس به سمت گردنه گون پشته شدیم پس از صعود قله های نرگس و الرگنو با گذراندن یک استراحت کوتاه از گردنه گون پشته به سمت رودخانه وارنگه رود سرازیر شدیم و مسیر رودخانه را به سمت روستای وارنگه رود در پیش گرفتیم با استراحت های کوتاه در چند نقطه در نهایت با طی مسافت 50.7 کیلومتر ساعت 22:30 دقیقه به روستا برگشتیم که در مجموع ما مدت زمان 16:30 یک روزه با موفقیت توانستیم بارگزاری را انجام دهیم که معمولا هیچ تیمی از این مسیر صعود نمی کند و 99 درصد صعودها از سمت روستای ناحیه صورت می گیرد. صعود یک روزه از سمت وارنگه رود طولانی و خسته کننده است اما با یک برنامه دو روزه و شب مانی مسیر خیلی خوب و جذابی می تواند باشد برای یک برنامه گروهی تا جایی که من سرچ کردم هیچ گزارش برنامه ای از این مسیر نبود و همان طور که از شواهد مسیر مشخص بود صعودهای چندانی از این مسیر صورت نگرفته و به خاطر طولانی بودن مسیر ظاهرا طالب زیادی ندارد.

اطلاعات فنی برنامه:
دسترسی به آنتن از روستا تا قله: در کل مسیر هیچ گونه دسترسی به آنتن وجود ندارد و فقط روی قله نرگس و گردنه گون پشته
دسترسی به آب:
 تقریبا در طول مسیر چند چشمه وجود دارد و هیچ مشکلی در تهیه آب نیست و در تمام طول مسیر می شود آب برداشت چه از رودخانه و چه از چشمه های طول مسیر.
ساعت استارت:6 صبح
ارتفاع نقطه استارت:2465 
ارتفاع گردنه پالون گردن:3970 
ارتفاع قله نرگس مرکزی:4200
مصافت رفت:25  کیلومتر
مصافت برگشت:25.7   کیلومتر
حداکثر سرعت13 KM /H :
متوسط سرعت: 4KM/H
کل زمان برنامه:  16:30
مدت زمان مفید پیمایش:9:45 
مصافت کل پیمایش شده:  KM 50.7 
مجموعه افزایش و کاهش ارتفاع: 3370 متر
منبع اطلاعات: اطلاعات شخصی، گوگل ارث
ثبت اطلاعات توسط نرم افزار Relive ، نقشه های آقای مقیم
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  5
 
 
بخش 3) گزارش بخش اول برنامه پیمایش دماوند به گردون کوه (دماوند – کندوان)
 (تقدیم به روح بلند البرز زارعی و همه جانباختگان راه حفظ محیط زیست)
تاریخ اجرا :11 تا 15 تیر ماه 1399
نفرات شرکت کننده: مهدی مهرابی، حسین ناطقی، فرهاد رشوند، سلمان بهمن دار
تیم پشتیبان: آرش رضازاده، مهدی سهیل فرید، علی حاجیلو، مسلم ایرانژاد، محمد جلوخانی

خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  12

مقدمه:
در ابتدا می خوام یه نقدی به جامعه کوهنوردی بکنم نبود گزارش برنامه های خوب که به نظرم چند تا دلیل داره که علیرغم اجرای برنامه های خیلی خوب این خلع رو ما امروز احساس کنیم و البته نباید فراموش کنیم که افرادی هم در این زمینه خیلی کار کردند و مطالب خیلی خوب و مفیدی از خودشون به جا گذاشتند اما دلیل اهمیت ندادن به گزارش برنامه است و همین امر باعث شده تا افراد تلاشی برای آن انجام ندهند در صورتی که از نظر من کل هدف گذاری، انتخاب، برنامه ریزی، تمرین و اجرای برنامه 50 درصد کار و 50 درصد و دیگر تهیه یک گزارش مناسب است و اینکه هدف از گزارش نوشتن را بدانیم و دلیل دوم خصاصت در دادن اطلاعات به دیگران است.
ما احساس می کنیم کاری را که خودمان انجام دادیم دیگران نمی توانند انجام دهند یا اگر قراره انجام بدهند باید برای آن تلاش کنند و این بدترین دلیل به وجود آمدن این خلع است. دلیل سوم عدم توانایی در نوشتن و نگارش یک گزارش خوب و مفید که باید مثل خیلی چیزهای دیگر که آموزش داده می شود نوشتن گزارش هم باید آموزش داده شود. در دنیای غارنوردی حرفه ای اگر شما هزاران غار را اکتشاف و پیمایش کنید اما نقشه تهیه نکنید کار شما هیچ به حساب می آید اما اگر یک غار حتی کوچک را اکتشاف و نقشه برداری کنید جزء رزومه و فعالیت شما به حساب می آید و در رزومه شما ثبت خواهد شد و دلیل چهارم نبود ابزار و لوازم و امکانات امروزی برای ثبت و ارائه گزارش مثل جی پی اس و اینترنت. کما اینکه گزارش های خیلی خوبی هم نوشته شده است اما به خاطر نبود اینترنت در اختیار و دسترس همگان قرار نگرفته است و همینطور نبود جی پی اس برای ثبت اطلاعات درست هر چند الان هم با وجود امکانات به خاطر تنبلی اطلاعات درست ثبت نمی شود یا اگر هم می شود در گاو صندق خانه ها نگهداری می شود تا با خودشان به آن دنیا ببرند برای فرشته ها. همه این دلایل باعث شد تا جرقه اجرای این برنامه در ذهنم بخورد تا بتوانیم یک اطلاعات درست و مفید تهیه کنیم تا هم خودمان و هم دیگران از آن استفاده کنند. از زمان جرقه خوردن این برنامه که اواخر سال 98 و همزمان با شروع ویروس کرونا در کشور بود و این اتفاق در راه رسیدن به محل کار و داخل سرویس افتاد تا زمان اجرای برنامه که حدود چهار ماه زمان برد روزی سه بار بلکه بیشتر از دماوند رفتم تا علم و از دماوند برگشتم تا به علم و طی این مدت برنامه ریزی ها و تمرینات لازم را در نظر گرفتم زیرا می دانستم برنامه ای سنگین در پیش داریم. و یک روز در میان روزی 10 الی 15 کیلومتر تمرین دو و یک روز در میان روزی دوبار صعود سرعتی قله عظیمیه یا همان بیجی کوه را انجام می دادم. تا با یک آمادگی خوب برنامه را شروع کنم و از برنامه لذت ببرم. معمولا برای اجرای چنین برنامه هایی باید پیش برنامه های مختلف در نظر گرفته می شود و در طول این برنامه ها نفرات تیم انتخاب شوند اما از آنجایی که زمان کمی تا اجرای برنامه داشتیم این برنامه را با افرادی که از قبل می شناختم در میان گذاشتم تا در نهایت به یک تیم چهار نفره رسیدیم. این برنامه در سال های اخیر اجرا نشده یا اگر هم اجرا شده من اطلاعی از آن ندارم اما در سال های گذشته و دور تیم های اندکی با افرادی انگشت شمار در مدت زمان های 9،12 و15 روزه سعی در انجام این کار را داشتند که یکی از این تیم ها تیمی از البرز با سرپرستی استاد فراهانی و بدون بارگذاری بوده است که گزارش های آن به سختی یافت می شود اما از آنجایی که هدف ما این بود که این برنامه را در مدت زمان 6 تا 8 روز انجام بدهیم
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  13
 
برای افزایش سرعت و همین طور شناخت قسمت هایی از مسیر بارگذاری هایی را در چند نقطه در نظر گرفتیم که این بارگزاری ها هم برنامه های تمرینی خوبی بود که هم شناخت بهتری نسبت به مسیر خودمان پیدا کردیم هم قدرت مانور بیشتری را به ما می داد. زیرا می توانستیم تغذیه خوبی داشته باشیم و انرژی لازم را برای ادامه مسیر و همینطور فشار کمتری را تحمل کنیم هرچند با مقدار خوراکی هایی که برای همان دو روز اول برده بودیم می توانستیم بدون بارگزاری ها برنامه را اجرا کنیم. بارگزاری اول را خودم و با همراهی چند تا از دوستان قبل از قله سرخاب ها انجام دادیم که دومین بارگزاری در طول مسیر ما بود. تصمیم داشتم این برنامه را در تعطیلات خرداد انجام بدهم اما با بررسی میزان برف موجود در ارتفاعات برنامه را 40 روز به عقب انداختم. بارگزاری دوم ما بعد قله زرین کوه بود که به همراه فرهاد رشوند از روستای الیت و دلیر و با همکاری آقای هرمز جانی و خانوم آزاده سالمی سومین بارگزاری طول مسیر را انجام دادیم. و سومین بارگزاری را به همراه فرهاد رشوند و محمود بهروزی با پیمایش 25 کیلومتر مسیر رودخانه وارنگه رود بر روی گردنه پالون گردن و بعد از قله پالون گردن انجام دادیم که اولین بارگزاری در طول مسیر ما بود. و خود این برنامه با توجه به پیمایش 51 کیلومتر رفت و برگشت تا وارنگه رود یک برنامه تمرینی خوب بود و همینطور آخرین برنامه تا زمان اجرای برنامه...
شرح گزارش :
روز اول: 
طبق هماهنگی انجام شده ساعت 17 روز سه شنبه 10/4/99 دوستان خوبم مهدی محرابی و فرهاد رشوند با قبول زحمت علی شفیع پور تا قرارگاه پلور دماوند از کرج حرکت کردند و من هم در طول مسیر به آن ها ملحق شدم. ساعت 20:30 دقیقه به پلور رسیدیم در طول مسیر گزینه حرکت به سمت مسجد یا بارگاه سوم را به پیشنهاد دوستان بررسی کردیم که در نهایت تصمیم گرفتیم قرارگاه پلور بمانیم و روز اول برنامه را از همان جا شروع کنیم. بعد از صرف شام در پلور به قرارگاه پلور رفتیم و با اضافه شدم دوست خوبمان حسین ناطقی به اتاقی که قبلا هماهنگ شده بود رفتیم به خاطر شرایط کرونا و وسط هفته بودن هیچ کوهنورد دیگری آنجا نبود. 

 

خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  14
بعد از هماهنگی ها و بررسی های نهایی آماده استراحت شدیم تا صبح با انرژی کافی برنامه مان را شروع کنیم. از آنجایی که قرار بود دماوند را یک روزه صعود کنیم بارهای اضافه را جدا کردیم تا به راننده بسپاریم تا در پارکینگ غربی به ما تحویل دهد و یک کوله سبک آماده کردیم برای صعود قله دماوند. قرار بود ساعت 4 از قرارگاه حرکت کنیم که ساعت 5 از مسجد استارت بزنیم که متاسفانه با تأخیر 20 دقیقه ای یکی از دوستان ساعت 5:30 از مسجد حرکت خودمان را از بارگاه آغاز کردیم. سرقدم ما مهدی محرابی عزیز بود که مثل همیشه با یک سرقدمی عالی ریتم خوبی به تیم داد. ساعت 8:15 به بارگاه سوم رسیدیم. در بارگاه سوم جز ما دو کوهنورد دیگر هم بودند.ما با نیم ساعت استراحت به سمت قله حرکت کردیم.( در طول مسیر مسجد تا بارگاه سوم دو تیم دونفره هم بودند و زمانی که ما از مسجد استارت کردیم یک تیم از بارگاه در حال صعود به سمت قله بود که در مسیر برگشت نزدیک قله آن ها را دیدیم. بعد از بارگاه سوم و در ارتفاع حدود 4500 از آنجایی که حسین ناطقی در شهر آمل و در ارتفاع صفر زندگی می کند و متاسفانه برنامه هم هوایی انجام نداده بود کمی دچار مشکل شد ولی ما با همان ریتم به حرکتمان ادامه دادیم تا نزدیک آبشار یخی و آنجا من منتظر شدم تا حسین برسد و فرهاد و مهدی ادامه دادند به سمت قله که در نهایت با بهتر شدن حال حسین و نزدیک شدن به بچه ها با یک ربع اختلاف با پشت سر گذاشتن باد بین 20 تا 30 تا از ارتفاع 5200 به بعد ساعت 15 روی قله دماوند دور هم جمع شدیم و بعد از گرفتن چند عکس مسیر فرود از جبهه غربی را در پیش گرفتیم. طبق صحبت هایی که با آقای هاشم نژاد و چک کردن سایت های هواشناسی متوجه شدیم باد بین 40 تا 50 پیش بینی می شد که کمی باعث نگرانی ما شده بود که خدا را شکر هوا تا آنجا خیلی با ما یاری کرد و مشکل چندانی نداشتیم با فرود از جبهه غربی با افزایش ابر و مه تا ارتفاع 4200 بود ساعت 18 به جانپناه سیمرغ رسیدیم و با کمی استراحت من با سرعت بیشتری برای تحویل گرفتن بارها از راننده به سمت پارکینگ غربی حرکت کردم که ساعت 19 به پارکینگ غربی رسیدم و بچه ها هم ساعت 20 به پارکینگ رسیدند. قرار بود شب مانی اولمان را کنار رودخانه وارو (دلی چای) داشته باشیم اما با توجه به شرایط تیم تصمیم گرفتیم همان جا در پارکینگ غربی کمپ اولمان را برقرار کنیم و فردا صبح زودتر استارت بزنیم. با برقراری کمپ و نوشیدن  مایعات خوابیدیم و خوشبختانه تا صبح استراحت خیلی خوبی داشتیم. (شب خیلی خوب و آرام همراه با کمی بارش باران)
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  16

 

روز دوم:
صبح ساعت 4 از خواب بیدار شدیم و با خوردن یک صبحانه مختصر و جمع کردن چادرها با نیم ساعت تأخیر برنامه خود را آغاز کردیم. حسین که از روز قبل به خاطر ارتفاع زدگی حالش خوب نبود و با کاهش ارتفاع هم بهتر نشده بود تصمیم گرفت از ما جدا شود و به آمل برگردد که این برای ما ناراحت کننده بود ولی چاره ای هم نداشتیم چون با آن حال در ادامه مسیر حتما اذیت می شد و خودش شرایطش را بهتر می دانست مخصوصا حالا که قرار بود با کوله سنگین ادامه دهیم هر چند که بارگزاری کرده بودیم ولی هر چه تلاش کردیم باز کوله هایمان سنگین بود.(لعنت به من که هر کاری که می کنم نمی تونم کوله سبک بچینم!!!) قبل از برنامه بالای 20 دفعه کوله چیدم و ریختم بیرون و ده تا کوله عوض کردم تا کوله سبک جمع و جور کنم اما نشد که نشد. تا آخرین لحظه که شب قبل برنامه رفتم و کوله علی شفیع پور را گرفتم و کوله ام رو عوض کردم...
با خداحافظی از حسین مسیر دشت غربی رو به سمت رودخونه وارو در پیش گرفتیم. طبق نقشه قرار بود ما از رودخانه دلی چای رد شیم اما طبق گفته افراد محلی و موقعیت منطقه باید گوسفند سرای وارو و رودخانه وارو را رد می کردیم که همین باعث شک و تردید در من شد ولی در نهایت متوجه شدیم که همان وارو درست و دلی چای جایی جلوتر در امتداد رودخانه وارو است. خلاصه پس از گذر از دشت و کم کردن ارتفاع و یکی دوبار رد شدن از دره ساعت 7 به رودخانه وارو رسیدیم و در طی مسیر می دونستیم یکی از چالش های ما گذر از این رودخانه است. طبق پرس و جوها متوجه شدیم یک پل کمی جلوتر هست که می توانیم از آن هم برای عبور از رودخانه استفاده کنیم اما با توجه به اینکه اول صبح بود و حجم آب آنقدر بالا نبود و می شد ازش رد شد و با تخمین زمان عبور از رودخانه یا پل با در آوردن کفش ها از رودخانه رد شدیم. آب حسابی سرد بود که باعث شد حسابی خستگی عضلاتمان در بره یکی از چیزهایی که از دشت غربی دماوند تا پالون گردن که سرچشمه های رودخانه لار و دشت لار بود خیلی جلب توجه می کرد گله های پر تعدادگوسفند در دوطرف دامنه های خط الراس مخصوصا سمت چپ ما به سمت دشت و رودخانه لار بود.
از قله دماوند تا کنار رودخانه ورارو کاهش ارتفاع زیادی داشتیم تا ارتفاع 2900 رسیدیم و با گذر از رودخانه حالا باید کم کم افزایش ارتفاع می گرفتیم تا بیفتیم روی خط الراس (همونطور که می دونید خط الراس به بالاترین خط اتصال بین دو قله گفته می شود که آبریز آن ها در دو جبهه مختلف است)  و وقتی شما می روید برنامه خط الراس باید بالاترین جای ممکن این خط را پیمایش کنید و به نظر من اصلا لذت خط الراس به همینه، نه اینکه طرف همه قله ها را تراورس یا کمربر می کند و بعد می گه برنامه خط الراس رفتیم. ما در این برنامه تا جایی که تونستیم سعی کردیم همین کار رو انجام بدیم و ترکی که ثبت کردیم تا 80 درصد شکل واقعیه خط الراس است به جز جاهایی که دیگه چاره ای نداشتیم و این برنامه ما هم بهتر است بگوییم پیمایش دماوند تا علم تا اینکه خط الراس دماوند به علم چون همانطور که گفتیم ما از رودخانه ورارو رد شدیم که این دیگه خط الراس نمی شود. هرچند بعد از آن دیگه کلا خط الراس بود. خلاصه با افزایش ارتفاع و انتخاب مسیر به سمت اولین قله شروع خط الراس یعنی گاوینک چال به حرکت خودمان ادامه دادیم، با توجه به اینکه هیچ کدام از ما هیچ آشنایی با این منطقه نداشتیم و فقط تنها اطلاعات ما خواندن گزارش های مختصر و چک کردن نقشه ها و همین طور بررسی از طریق گوگل ارث بود خیلی جاها اسامی قله ها و مناطق رو نمی دونستیم هر چند فرهاد رشوند در گوشی موبایلش با نرم افزار ویورنجر یک سری اطلاعات و اسامی رو به ما می داد در هر صورت هر جایی رو که اسمشو می دونستیم ثبت می کردیم و هر جایی که نمی دونستیم پویت می زدیم با یک علامت سوال تا بعد برنامه اصلاح و درستش کنیم. ساعت 9:45 دقیقه بود که به شروع خط الراس رسیدیم. در شرق ما جبهه غربی دماوند و شمال و دست راست ما رودخانه گاوینک چال و خط الراس قله های ورارو، سه سنگ، مخروط سر، دوخواهران، کهو، تخت خرس و چپک رو قرار داشت و سمت جنوب یا دست چپ ما کوه عسل، دریاچه سدلار، دیواره عروس کوه و کوه زرشکی قرار داشت. شرایط هوا خیلی عالی بود، نه آنقدر سرد بود که از سرما اذیت بشیم نه اینقدری گرم که از گرما، می تونم بگم هوا فوق العاده بود همین طور مناظر دو طرف خط الراس مخصوصا برای ما که برای اولین بار آنها را می دیدیم و همین طور رفته رفته از دماوند دور می شدیم از شروع خط الراس تا قله الرم هیچ مسیر انحرافی وجود ندارد و فقط با دنبال کردن خط الراس و کاهش و افزایش ارتفاع های مختلف می شود به قله الرم( آلارم) رسید و همین طور هیچ چالشی سر راه شما نیست. در طول مسیر ما تا گردنه کندوان که پایان برنامه را اعلام کردیم به غیر از یکی دو قسمت که کمی تیغه ای بود و به سختی می شد جای چادر پیدا کرد بقیه مسیر هیچ مشکلی برای جای چادر نیست و در خیلی از نقاط شما می توانید یک جای چادر خوب پیدا کنید و ما سعی کردیم بهترین نقاط و یا محل هایی که قبلا کمپ زده شده بود را مشخص کنیم، مثلا جاهایی که شاید دسترسی به آب باشد یا نیازی به هموار کردن برای جای چادر نباشد و همین طور تعداد چادرهایی که می شد زد را مشخص کردیم. خلاصه با پشت سر گذاشتن قله های دیوآسیاب، آرو، گرگ، جیرک ساعت 20 به قله الرم رسیدیم و ساعت 20:15 دقیقه حدود 200 متر پایین تر از قله در یک جای خیلی خوب که هم آنتن و هم آب داشتیم کمپ خودمان را برقرار کردیم و وضعیت و موقعیت خودمان را به تیم پشتیبان اطلاع دادیم تا دوستان را در جریان برنامه قرار دهند. پس از نوشیدن مایعات زیاد و یک غذای خیلی خوب آماده شدیم برای یک خواب خوب و ذخیره انرژی برای ادامه مسیر و با پشت سر گذاشتن یک شب مهتابی بسیار زیبا همراه با آرامش رفتیم برای روز بعد... 

خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  17

روز سوم: 
ساعت 4:30 دقیقه از خواب بیدار شدیم و پس از صرف صبحانه و جمع کردن چادرها ساعت 6 حرکت خودمان را آغاز کردیم. روز دوم برنامه کفش های مهدی پایش را اذیت کرد به خاطر همین سرعت حرکتمان کمی کند شد که این کندی از یک طرف ما را کمی از زمانبندی که در نظر داشتیم عقب می انداخت اما از طرفی یک اثر مثبت داشت که در روز پنجم توضیح می دهم که این اثر مثبت چه بود. به هر حال کفش هایمان را جا به جا کردیم تا بلکه هم جلوی آسیب بیشتر را بگیریم و هم سرعت حرکتمان بیشتر شود با یک انرژی خیلی خوب از استراحت و ریکاوری شب قبل به سمت گردنه قو و قله پاکبود حرکت کردیم. از شروع خط الراس تا قله علم حرکت ما از شرق به غرب بود اما از قله الرم تا قله سینه زا سه تا گردش به راست یا شمال و یک گردش به چپ و جنوب داشتیم و بعد از آن تا قله پالون گردن حرکت شرق به غرب خواهد بود. با تعویض کفش مهدی تا اواسط روز کمی سرعتمان بیشتر شد ولی همان آسیب روز قبل باز کار خودش رو کرد و مهدی به سختی حرکت می کرد شرایط هوا مثل روز قبل عالی بود و طبق پیش بینی های آقای هاشم نژاد اواسط روز افزایش ابر داشتیم و با سرد شدن هوا و رسیدن شب ابرها هم پنهان می شدند با سرعت متوسط اما پیوسته مسیر را پشت سر می گذاشتیم و با پشت سرگذاشتن قله های پاکبود، سرخک، سینه خاص، سودر، سینه زا قبل از قله ارس بزان در یک جای مناسب و نزدیک به برف کمپ سوم خودمان را برقرار کردیم. هدف ما رسیدن به قله پالون گردن و گردنه پالون گردن بود اما با توجه به خستگی و زمان تصمیم گرفتیم کمی زودتر یعنی ساعت 19 به کار خودمان در روز سوم پایان بدهیم. خوشبختانه در محل کمپ شب مانی سوممان هم دسترسی به آنتن، نت و هم دسترسی به برف آب داشتیم و همین کمک می کرد تا با مصرف مایعات بیشتر ریکاوری بهتری داشته باشیم و هم برای روز بعد مشکل برداشتن آب نداشته باشیم. از آنجایی که شعار برنامه ما شعاری محیط زیستی بود در تمام طول مسیر سعی کردیم هیچ گونه ردی از خودمان به جا نگذاریم و زباله های خودمان را یا حمل کردیم یا مثل روز اول که وقتی حسین از ما جدا شد به حسین سپردیم و تنها آسیب زیست محیطی ما آتش زدن یک بوته گون خشک و سوزاندن بخشی از زباله های خشکمان بود و شاید چند دانه پوست پسته!!!
شب سوم با توجه به اینکه به بارگزاری اولمان نرسیده بودیم و فکر می کردیم که دو روزه بتونیم بهش برسیم غذامون کم بود اما تنقلات زیاد داشتیم بنابراین با همان ها سر کردیم و با خوردن یک کنسرو ماهی و سوپ رفتیم برای خواب تا فردا انرژی کافی داشته باشیم علی الرغم اینکه زود کمپ زدیم ولی دیر خوابیدم اما به لطف خدا شب خیلی خوب و
و آرامی بود مثل شب قبل ماه هم که در حال کامل شدن بود . انتخاب یک محل کمپ مناسب بسیار مهم و حائز اهمیت است برای استراحت خوب و ریکاوری کردن که خوشبختانه هر سه محل کمپ ما تا اینجا عالی بود. وقتی به قله سینه زا رسیدیم در سمت راست و شمال قله های خاص، رستم چال و نرگس ها رو داشتیم و در سمت چپ و جنوب رودخانه لار و قله های خاتون بارگاه خرسنگ جنوبی، خرسنگ شمالی، جانستون، ورزا، برج و خلنو را می توانیم ببینیم. خوشبختانه با توجه یه بارش های زمستان سال 98 هیچ کجا مشکل تهیه آب نداشتیم و در اکثر نقاط مسیر لکه های برف بود و برف آب می تونستیم برداریم و به غیر از بهم خوردن شرایط هوا بهترین زمان رو برای پیمایش انتخاب کردیم البته اگر می تونستیم 10 روز زودتر استارت کنیم شاید خیلی بهتر می تونستیم پیش بریم به هر حال انتخاب زمان مناسب برای اجرای یک برنامه بسیار مهم و می تونه در موفقیت یا عدم موفقیت برنامه تأثیر گذار باشه...
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  18
روز چهارم

خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  20

پس از پشت سر گذاشتن یک شب خوب و آرام ساعت 4:30 دقیقه از خواب بیدار شدیم و پس از خوردن یک صبحانه مختصر و جمع کردن چادرها ساعت 6 حرکت خودمان را به سمت پالون گردن آغاز کردیم با توجه به آسیب دیدگی پای مهدی حرکتمان کمی کند بود ولی پیوسته بود. از شروع خط الراس تا قله سینه زا هیچ گونه چالش یا مسیر تیغه ای نداشتیم به راحتی می توان از آن ها عبور کرد و نیاز به هیچ کار فنی ندارد. بعد از محل شبمانیمان با کمی کاهش و افزایش ارتفاع و یک افزایش ارتفاع مداوم با پشت سر گذاشتن قله های ارس بزان و قبله و چند قله فرعی دیگر ساعت 11:45 به قله پالون گردن رسیدیم.
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  23
 
از شروع خط الراس تا اینجا منطقه فوق العاده بکر و غنی بود مخصوصا تا قله آلارم و حتی بعد آن تا سینه زا به خاطر دور از دسترس بودن این قله ها پاکوبی به آن صورت دیده نمی شد اما در دامنه ها در دو طرف خط الراس جاده های خاکی زیادی تا عمق دره طولانی لار و همین طور از طرف جاده یوش بلده که به خاطر دامداران کشیده شده بود دیده  می شد حتی یک جا در طول مسیر جاده تا گردنه دیوآسیاب که ظاهراً محل عبور از تهران به سمت شمال بوده و هست و دوچرخه سوران هم از آن استفاده می کنند و یک جا هم بعد از قله آلرم بین قله های سینه خاص و سودر راه پاکوب از سمت بنودره و آبشار قو از رو گردنه به سمت کمر رود وجود داشت که حتی متاسفانه رد موتور هم دیده می شد اما بعد قله سینه خاص کم کم پاکوب رو می شد روی خط الراس دید تا پالون گردن و بعد آن به خاطر پیمایش هایی که از سمت برج و خلنو انجام می شود دیگر شما کاملاً پاکوب را روی خط الراس می بیند.
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  22

طی این سه روزی که روی خط الراس بودیم، حتی روز صعودمان در دماوند به جز دسته های زیاد گوسفندهایی که دیدیم خوشبختانه دسته های زیادی هم از کل و بز، عقاب، کبک، کبک دری و حتی یک عدد گرگ تنهاو مار را در طول مسیرمان دیدیم که خیلی خوشایند بود و جای خوشحالی داشت و همینطور در دو طرف خط الراس دامنه ها و دره های پرشیب و دشت های زیادی بود که دیدن آن ها بسیار لذت بخش و انرژی دهنده بود. یکی از خوبی هایی که با سرعت کم حرکت کردن داشت بیشتر دیدن و لذت بردن از اطراف بود. هوا مثل سه روز گذشته طبق پیش بینی های آقای هاشم نژاد افزایش در میانه روز را داشت. پس از استراحت چند دقیقه ای به سمت پالون گردن حرکت کردیم و با یک کاهش ارتفاع به اولین بارگزاری خودمان رسیدیم که حس خیلی خوبی داشت. با توجه به اینکه امکان بارندگی و رعد و برق وجود داشت با برداشتن بارگزاری سریع آماده حرکت به سمت قله نرگس غربی و در نهایت الرگنو و گردنه گون پشته شدیم.
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  21

از آنجایی که ما برای 6 نفر بارگزاری انجام داده بودیم و حجم بارمان زیاد شده بود و از طرفی به خاطر امکان خرابی هوا تصمیم گرفتیم برای اینکه با عبور از گون پشته و افزایش ارتفاع درگیر رعد و برق و هوای خراب نشویم و همچنین دسترسی به آنتن و آب در گون پشته کمپ خودمان را برقرار کنیم. روی قله نرگس ها کمی بارش داشتیم اما خوشبختانه هم ارتفاع ابرها بالا بود و هم رعد و برق نداشتیم بنابراین ساعت 18 در کنار یک لکه برف بزرگ و یک جای خیلی خوب چادرهایمان را برپا کردیم.
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  24

خوشبختانه مثل سه کمپ قبلی هم دسترسی به آب و هم آنتن تلفن همراه داشتیم و همین امر کمک می کرد تا استراحت و ریکاوری خیلی خوبی داشته باشیم. پس از برقراری کمپ و کمی استراحت شرایط و موقعیت تیم را با دوستان پشتیبان برنامه در میان گذاشتم. از شروع خط الراس تا قله پالون گردن احساس غریبی می کردیم ولی با رسیدن به پالون گردن و منطقه وارنگه رود وارد حوضه استحفاظی خودمان شدیم و حس وارد شدن به خانه خودمان را داشتیم. با برداشتن بارگزاری اولمان وضع خیلی خوبی داشتیم و حسابی از خودمان پذیرایی کردیم و ساعت 22 آماده خواب شدیم تا روز بعد را کمی زودتر استارت کنیم.
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  26

 

روز پنجم 
پس از پشت سر گذاشتن یک شب خوب و آرام که همراه با خوردن غذای خوب و مایعات و یک خواب خوب بود صبح ساعت 4 از خواب بیدار شدیم و بدون خوردن صبحانه مشغول جمع کردن وسایل و چادرها شدیم که تا قبل از خراب شدن هوا بتوانیم قله های یخچال، سرماهو و کمان را رد کنیم چون طبق آمار هواشناسی احتمال بارش و رعد و برق از هر روز بیشتر بود. مهدی با توجه به وضعیت پاش و آسیب دیدگی که به خاطر کفش برایش به وجود آمده بود تصمیم گرفت از ما جدا شود و به سمت رودخانه وارنگه رود و در نهایت خودش را به روستای وارنگه رود برساند. من و فرهاد ساعت 5:15 دقیقه به سمت کهنو و کمان کوه حرکت کردیم که ساعت 8:15 دقیقه به قله کهنو و با کمی استراحت ساعت 9 به قله یخپال رسیدیم. وقتی به قله یخچال رسیدیم کمی بارش برف داشتیم که نشانه خوبی بود مبنی بر اینکه هوا آنقدر سرد هست که رعد برق نخواهیم داشت. ضمن اینکه شرایط منطقه نشان می داد که این بارش خیلی ادامه دار نخواهد بود. خیلی ناراحت بودم که دیگه مهدی همراه ما نبود و یکی از توانمندترین و با تجربه ترین نفرتمان را نداشتیم ولی از طرفی هم دیگه نباید بیشتر از آن اذیت می شد چون تا همان جا هم سه روز را با مقاومت و صبوری ادامه داد و چاره ای هم نبود  بالاخره باید تا به یک جایی می رسیدیم که بتواند به تنهایی برگردد و از زمان شروع مشکل تا قبل  از پالون گردن راه خیلی زیادی تا اولین روستا و دسترسی به ماشین بود و شاید بهترین کار همین بود که با کمی صبوری با ما همراه شود که ما هم با خیال راحت تری به مسیرمان ادامه دهیم هم مهدی بتواند خودش را به جای مناسب برساند.
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  29

در هر صورت پس از صعود قله یخچال بلافاصله ادامه دادیم به سمت قله سرماهو و کمان کوه که ساعت 10 به کمان کوه رسیدیم و از آنجا با تیم پشتیبان تماس گرفتیم و وضعیت و موقعیت خودمان را اطلاع دادیم و گفتیم اگر همه چیز خوب پیش برود برای ساعت 5 تا 6 عصر به گردنه کندوان می رسیم و دوستانی که می خواهند برای استقبال بیایند می توانیم آنجا همدیگر را ببینیم. روی قله کمان نیم ساعتی استراحت کردیم و با فرود از یال شمالی قله کمان و کم کردن ارتفاع ساعت 11:45 دقیقه به گردنه بین قله کمان و سوتک کوچک رسیدیم و یک ربع پاکوب کمان به سمت محیط بانی را ادامه دادیم و ساعت 12 با یک استراحت کنار آبی که از مسیر پاکوب رد می شد ساعت 12:15 صعود به سمت قله سوتک کوچک و سوار شدن به سمت خط الراس را شروع کردیم. با سرعت متوسط و پیوسته از یک مسیر خیلی خوب به خط الراس و قله سوتک رسیدیم و ادامه خط الراس به سمت دومین بارگزاری و قله سرخاب ها حرکت کردیم. بین سوتک و سرخاب ها بودیم که صدایی خیلی بلند شوکی بهمون وارد کرد، اولش فکر کردیم صدای رعد و برقه ولی بعد فهمیدیم صدای انفجار معدنی بود که زیر قله سوتک در جبهه شمالی و بالای روستای دونا بود. برآورد ما این بود که ساعت 15 به بارگزاریمان برسیم اما یک ساعت زودتر رسیدیم. اولش فکر می کردیم که سرعتمان خیلی خوب بوده و خیل خوب رسیدیم که واقعاً هم همینطور بود اما بعد برنامه به این نتیجه رسیدم که این سرعت زیاد نه تنها خوب نبود بلکه بسیار آسیب زننده بود. چرا که وقتی با سرعت کم حرکت می کردیم آب و انرژی کمتری از دست می دادیم و از طرفی هم در همان حین حرکت مایعات بیشتر و تنقلات بیشتری می خوردم ضمن اینکه بیشتر از اطراف لذت می بردیم اما سرعت زیاد همه این ها را از ما گرفته بود کما اینکه شاید همین امر باعث آسیب دیدگی پای چپم شد که در سرخاب ها برایم اتفاق افتاد.
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  28

قبل از برنامه و حین برنامه تنها جایی که نگرانش بودم سرخاب ها بود که همان طور هم شد و پرچالش ترین و بدترین قسمت برنامه را برایمان رقم زد. تا ساعت 14 که به بارگزاریمان رسیدیم همه چیز خیلی خوب و عالی پیش می رفت اما از اینجا به بعد به یکباره همه چیز به هم ریخت. بعد از اینکه بارگزاریمان را برداشتیم کمی استراحت کردیم تا بعد حرکت کنیم که در همین حین هوا خراب شد و همه چیز را با هم داشتیم. ابر، مه، باد، رعد و برق، باران و... اولش به ذهنم رسید که همان جا کمپ کنیم اما دوتا موضوع باعث شد که یک تصمیم اشتباه گرفتم اول اینکه به این فکر کردم که ما 6 ساعت تایم روشنی هوا داریم پس اگر بتوانیم سرخاب ها را رد کنیم و خودمان را به کندوان برسانیم کلی جلو می افتیم و آنجا می توانیم راحت تر استراحت کنیم و فشارمان کمتر می شود، دوم اینکه چند نفر از دوستان زحمت کشیده بودند و آمده بودند روی گردنه کندوان به استقبال و دیدن ما که این می توانست برای ما روحیه بخش باشد. بنابراین همین دو موضوع باعث شد بیشتر از هر چیزی طمع کنم و کمی هم احساسی تصمیم بگیرم که متاسفانه تصمیم اشتباهی بود و بعد برنامه به این نتیجه رسیدم بهترین کار همان کمپ کردن قبل سرخاب ها بود. ولی در اون لحظه به نظرم بهترین تصمیم بود... خلاصه تصمیم گرفتم به خاطر اینکه هم از خطر رعد و برق در امان باشیم و هم تایم را از دست ندهیم هم درگیر دیواره شرقی سرخاب ها نشویم. با کمی کاهش ارتفاع سرخاب شرقی را دور بزنیم و ممکن است تا آن موقع هم شرایط هوا بهتر شود و دوباره برگردیم روی خط الراس و همین کار را انجام دادیم با یک تراورس خودمان را به زیر دیواره شرقی سرخاب رساندیم و با فرود از شن اسکی زیر دیواره که فقط جای عبور کل و بز بود و کلی کل و بز دیدیم سرخاب شرقی را از سمت چپ، یعنی به سمت دره شیر کمر را دور زدیم. ازآنجا که به خاطر شرایط سخت و صخره ای دامنه های سرخاب ها نمی توانستیم کل سرخاب ها را دور بزنیم با عبور از چند دهلیز و افزایش ارتفاع تدریجی تصمیم گرفتیم خودمان را دوباره به روی خط الراس برسانیم که در همین حین من بعد از برداشتن یک گام بلند و در رفتن جفت باتوم هایم به خاطر اینکه به پشت بر نگردم یک فشار مضاعف به عضلات پایم آوردم که همین باعث کشیدگی عضله پشت پای چپم شد که به مرور زمان دردش بیشتر و بیشتر شد و حالا دیگر راه برگشتی نبود، نه می توانستیم از دهلیزهای سخت و پرشیب سرخاب ها فرود بیاییم، نه می توانستیم به عقب برگردیم و نه آنجا جای ماندن بود. با هر سختی که بود در یک شرایط هوای بد قله سرخاب غربی را ساعت 16:30 صعود کردیم و خیلی سریع شروع به کم کردن ارتفاع از گرده غربی سرخاب ها کردیم که با وجود رعد و برق و دید خیلی کم و همراه داشتن کوله های سنگین کار بسیار سخت و  اشتباهی بود تا قبل از صعود قله سرخاب غربی صدای رعد و برق از مسافت خیلی دور بود ولی روی تیغه های غربی که بودیم در فاصله خیلی نزدیک بود که این باعث نگرانی بود انگار هوا تصمیم به خوب شدن نداشت و هر چه این چهار روز به ما حال داده بود داشت تلافی می کرد. بالاخره با ترس و لرز و هر سختی که بود از تیغه ها عبور کردیم و با کاهش ارتفاع و قرارگرفتن در بین قله دونا و سرخاب ها و مسیر هموار کمی به آرامش رسیدیم ولی حالا هر چقدر که تا اینجا خوب و سرحال آمده بودم از اینجا باید با پای لنگ ادامه می دادم و حس رسیدن به بالای تونل کندوان و دیدن دوستان این انرژی را به من می داد تا قدم بردارم. از آنجایی که فرهاد مسیر را با گوشیش ثبت و چک می کرد پرسیدم که تا کندوان چقدر راه داریم و او گفت 3 کیلومتر که با خود گفتم اگر سه کیلومتر باشد با یک پا هم خودم را می رسانم اما نگو سه تا سه کیلومتر راه داریم به هر حال با کمی استراحت و با یک افزایش ارتفاع مختصر به قله دونا رسیدیم که آنجا حسین را از دور دیدیم که از سمت کندوان به سمت ما آمده تا با هم بقیه مسیر را ادامه بدیم با دیدن حسین انرژی تازه ای گرفتیم و با جا به جا کردن کوله ها به سمت گردنه کندوان حرکت کردیم که تا روشنی هوا خودمان را برسانیم اما متاسفانه درد پا اجازه حرکت تندتر را به من نمی داد. در این فاصله به دوستانی که برای استقبال آمده بودن اطلاع دادیم که ما دیرتر به محل قرار می رسیم نگران نباشید.
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  30

بالاخره با هرسختی و مشقتی که بود خودمان را به قله های گچ و ... رساندیم. به خاطر وجود مه نمی توانستیم نور ماشین ها را ببینیم ولی با تاریکی هوا نور ماشین های دوستان را روی گردنه کندوان دیدیم و آن ها هم می توانستند نور هدلمپ های ما را ببینند. دوستان خوبمان مسلم ایران نژاد عزیز که از اول تا آخر برنامه بی نهایت لطف داشت و ما رو همراهی کرد و به همراه حمید روشنی عزیز به سمت ما اومدن و با گرفتن کوله من بی نهایت لطف کردن تا بیشتر از این به پام فشار نیارم و بالاخره در ساعت 22:30 با استقبال بسیار گرم دوستان به گردنه کندوان رسیدیم که بسیار لذت بخش و انرژی دهنده بود پس از در آغوش کشیدن دوستان و صرف شامی که دوستان تدارک دیده بودن با توجه به آسیب دیدگی پام بدون هیچ معطلی به دوستان پشتیبان برنامه گفتم پایان برنامه را اعلام کنید و وقتی که پایان برنامه را اعلام کردیم شاهد کف و سوت دوستان بودیم ظاهرا کلی بین خودشان بحث کرده بودند که چطور به ما بگویند دیگر ادامه ندهیم و اینطور کارشان را راحت کرده بودیم قبل از اینکه به گردنه ی کندوان برسیم به این فکر می کردم که شب روی گردنه کمپمان را بزنیم صبح برای ادامه دادن و یا پایان برنامه تصمیم بگیریم اما وقتی به گردنه کندوان رسیدیم با توجه به شرایط همان لحظه تصمیم گرفتم پایان برنامه را اعلام کنم و بابت این تصمیم اصلا ناراحت نبودم و هیچ وقت ناراحت نخواهم شد چرا که از اول سلامتی خودم و تیم اولویت اول مان بود و به این فکر کردم که این آسیب دیدگی حتما حکمتی داشته و شاید قرار بوده از یک اتفاق بدتر جلوگیری کند و این کوه ها همیشه سر جایشان هستند و به قول آقای عظیم قیچی ساز هیچ صعودی ارزش حتی یک بنده انگشت من را نخواهد داشت و به قول خانم کالتون برونر اتریشی به اینکه دوستان و بقیه پایین چه فکری می کنند تصمیم نگرفتم و از همه مهمتر اصلا نمیخواستم بعد از گرفتن یک تصمیم اشتباه یک تصمیم بدتر بگیرم و به این فکر کردم بعضی چیزها برای ما یک نشانه است و اگر به این نشانه ها توجه نکنیم ممکن است اتفاقاتی برایمان بیافتد که هیچ وقت قابل جبران نباشد در نهایت پس اعلام پایان برنامه با دوستانی که آمده بودند برای استقبال به سمت کرج حرکت کردیم که در نهایت ساعت 1:30 بامداد روز دوشنبه 16/4/99 به لطف دوست خوبم مهدی سهیل فرید به منزل رسیدیم. خوشبختانه بعد از برنامه با پیگیری و عکس ام ار ای متوجه شدم آسیب خیلی جدی نیست و با کمی استراحت برطرف خواهد شد. همین جا وظیفه ی خودم میدانم قدردانی کنیم از تک تک دوستانی که تا اینجا ما را حمایت کردند مخصوصا دوستانی که مستقیم درگیر بودند و بیشتر از همه دوستانی که از کار و زندگیشان زدند و از ساعت 4:00 بعد از ظهر بالای تونل کندوان منتظر ما شدند در آن هوای سرد و بدتر از همه اینکه ما با تاخیر خودمان باعث نگرانیشان شدیم اسامی این دوستان را می نویسم تا هیچ وقت فراموش نکنم . عمو قدرت عزیز، علی غفوری، مسلم ایران نژاد، مهدی سهیل فرید، رضا محمد زاده، فرید روشنایی و همسر محترمشان، حمید روشنی، خواهر خوبم سیما بهمن دار و رفیق شفیق و یار و همراهم آزاده سالمی و سپاس از دوستانی که میخواستن بیان ولی نتوانستند و همچنین تشکر می کنیم از دوستان پشتیبان برنامه که از قبل برنامه و در حین برنامه ما را همراهی کردند . من در طول مسیر به دوستان هم گفتم که ما یک تیم چهار نفره نبودیم بلکه یک تیم ششصد هفتصد نفره شاید خیلی بیشتر بودیم که در این برنامه فعالیت میکردیم بخاطر همین یک تشکر ویژه هم داریم از تک تک دوستانی که با پیام های پر انرژی و با مهر محبتشان ما را همراهی کردند و با پیگیری هایشان به ما انرژی مثبت دادند که ما بتوانیم به راهمان ادامه بدهیم و در پایان یک تشکر ویژه از استاد محسن هاشم نژاد نه بخاط آمار هواشناسی که در این برنامه به ما دادند بلکه بخاطر همه ی زحمت هایی که برای جامعه کوهنوردی می کشند و پاسخگوی همه ی کوهنوردان هستند . همیشه منتظر یک فرصت مناسب برای قدردانی از ایشان بودم که فکر کردم این بهترین فرصت است.
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  27

 

جمع بندی بخش اول پیمایش: 
در مجموع برنامه ی فوق العاده خوبی بود همراه با تجربیات بسیار ارزشمند که قطعا در آینده به آن ها نیاز خواهیم داشت، بجز پنج شش ساعت آخر برنامه که آن شرایط برایمان بوجود آمد همه چیز خیلی خوب و عالی بود، من همیشه قبل از هر برنامه ی سنگین چندین پیش برنامه در نظر می گرفتم و از آن پیش برنامه ها نفرات را انتخاب می کردم اما برای این برنامه با توجه به تایم کمی که داشتیم دوستان را از بین نفراتی که خودم شناخت داشتم انتخاب کردم و این شناخت من نسبت به نفرات بود ولی نفرات نسبت به هم شناختی نداشتند و هیمن باعث بوجود آمدن کمی ناهماهنگی شد بنابراین توصیه می کنم هر چقدر هم که روی نفرات خودتان شناخت دارید حتما قبل از اجرای چنین برنامه هایی برنامه های مشترک داشته باشید تا بقیه نفرات هم نسبت به هم شناخت پیدا کنند.
نکته ی بعدی : کیفیت برنامه هایتان را فدای سرعت نکنید و یکی از کار ههای مهم در چنین برنامه هایی انجام ریکاوری خوب در حین برنامه است که خوشبختانه ما از نظر خورد و خوراک هیچی برای خودمان کم نگذاشتیم و سرعت ما هم بجز روز آخر نسبتا خوب بود و حتی در حین راه رفتن هم آن استراحت و ریکاوری لازم را داشتیم. متاسفانه در چنین برنامه هایی افراد برای خورد و خوراک تنبلی می کنند که همین می تواند بسیار تاثیر گذار باشد پس تا جایی که می توانید تنبلی نکنید . 
نکته ی بعدی : تمرینات خوب و منظم قبل از برنامه و همچنین ریکاوری خوب قبل از برنامه را به هیچ عنوان فراموش نکنیم، من خودم خداروشکر به خاطر تمرینات خوبی که داشتم هم بینهایت از برنامه لذت بردم هم هیچ کجا احساس فشار نکردم و این فقط به خاطرتمریناتی بود که انجام داده بودم و به خوبی نتیجه اش را دیدم و همیشه سعی می کنم آنقدر آمادگی خودم را بالا ببرم که از برنامه نهایت لذت را ببرم نه اینکه تحت فشار یک برنامه را اجرا کنم. 
نکته ی بعدی اینکه قبل و حین همچنین برنامه هایی حتما با دوستان با تجربه و توانمند مشورت کنید و راهنمایی هایشان استفاده کنید و از طرفی هم سعی کنید با توجه به شرایط و توانمندی های خودتان تصمیم گیری کنید و اجازه ندهید جریان های بیرونی و یا حاشیه ها در تصمیم گیری هایتان تاثیر گذار باشد ... 
این داستان ادامه دارد...
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  31

 
بخش 4) گزارش بخش دوم برنامه پیمایش دماوند به گردون کوه (کندوان تا گردون کوه)
تاریخ اجرا :7 الی 9 شهریور 1399
نفرات شرکت کننده: سلمان بهمن دار- سعید خادم
شرح گزارش :
روز ششم:

خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  32

پیرو برنامه دماوند به علم که در گردنه کندوان متوقف شده بود پس از کش و قوس های زیاد برای ادامه برنامه ساعت 3:30 دقیقه صبح روز جمعه 7 شهریور 99 از کرج  حرکت کردیم به سمت گردنه کندوان درست شب قبل برنامه طی حادثه ای پای چپم(همان پای آسیب دیده) مجدداً آسیب دید و همین موضوع برنامه یمان را تحت شعاع قرار داد و در اجرای برنامه بسیار مردد بودم ولی در هر صورت رفتیم به سمت گردنه کندوان و ساعت 6:45 به بالای گردنه رسیدیم و پس از خوردن صبحانه ساعت7:15 باز با تردید استارت کردیم و این تردید تا 15 کیلومتر بعد یعنی قله آرنگ چال همراهم بود و مدام در طول مسیر به ادامه دادن یا ندادن برنامه فکر می کردم که اگر پام اذیت کرد فرود بیاییم به سمت روستای آزاد بر ولی آنجا دیگه باید تصمیم می گرفتیم.

 

خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  33

ساعت 7:15 سیما و آزاده که ما رو به گردنه رسانده بودند برگشتند به سمت کرج و ما از ارتفاع 2967 متری گردنه کندوان و از یک جاده خاکی در امتداد خط الراس حرکت کردیم و پس از فراز و فرود ها و صعود قله های کندوان و آزاد بر ساعت 14 به قله آرنگ چال رسیدیم که یک ساعتی را برای خواب و استراحت و تصمیم گیری آنجا توقف کردیم و در نهایت ساعت 15 تصمیم به ادامه مسیر گرفتیم.تا اینجا لنگ لنگان حرکت می کردم ولی رفته رفته با گرم شدن بدن وضعیتم بهتر می شد. با پیمایش 5 کیلومتر دیگر ساعت 18 قبل قله زنجیر بند برای شبمانی توقف کردیم. با توجه به فصل در طول مسیر هیچ گونه دسترسی به آب نداشتیم و برای تهیه آب باید حتماً ارتفاع کم می کردیم و ما هم برای تهیه آب سمت جنوب و دست چپ به سمت طالقان حدود 200 متر ارتفاع کم کردیم و آب مورد نیاز شب و روز بعدمان را تأمین کردیم. و پس از آن در پشت یک صخره و در پناه باد چادرمان را برپا کردیم
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  34

و از آنجایی که فکر می کردیم یک روزه می توانیم به زرینه کوه و بارگزاری اولمان بریم کپسول با خودمان نبردیم بنابراین برای تهیه آب جوش از گون های  خشک استفاده کردیم. شب مهتابی ساکت و آرامی بود و بعد از خوردن شام و مایعات به خاطر خستگی و بی خوابی شب قبل به خواب عمیقی رفتیم. می توانم بگویم یکی از بهترین خواب هایی بود که در کوه داشتم.

 

خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  35

 

روز هفتم:

ساعت 5 صبح روز 8 شهریور 99 با پشت سر گذاشتن یک شب خوب و آرام و خواب خیلی خوب و پس از خوردن یک صبحانه مختصر خیلی سریع لوازم و چادرمان را جمع کردیم و آماده حرکت شدیم. شب نگران این بودم بعد از سرد شدن بدنم صبح نتوانم حرکت کنم و یا سخت حرکت کنم اما خوشبختانه وضعیت پام خیلی بهتر شده بود و دیگر تردیدی برای ادامه مسیر نداشتم. قبل از روشنی هوا ساعت 6 حرکت کردیم به سمت زرین کوه و با یک افزایش ارتفاع حدود 300 تا 400 متری قله زنجیر بند را صعود کردیم و بعد حدود 5 کیلومتر و صعود چند قله فرعی و افزایش و کاهش ارتفاع های مختلف ساعت 10 به نزدیکی قله گچ رسیدیم.

 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  39

 از کندوان تا اینجا با دنبال کردن خط الراس چالش خاصی نداشتیم و فقط در دو سه نقطه با کمی دست به سنگ شدن و چپ و راست کردن یک استراحت حدود 30 دقیقه ایی داشتیم. از کندوان تا ارنگ چال در سمت شمال و دست راست به ترتیب روستای سیاه بیشه بعد دره اندرسم و در سمت چپ و جنوب روستای آزادبر و گردنه عسلک و جاده خاکی آزاد بر به گراب و گته ده طالقان را داشتیم و در ادامه تا زیر قله گچ در سمن شمال رودخانه انگوران و روستای انگوران و رودخانه سرد رود و در سمت راست و جنوب و جنوب غربی روستاهای گراب،گته ده ،درا پی ،اسکان ،ده در ،ناریان،دیزان و پراچان را داریم که در صورت نیاز می شود به سمت آنها ارتفاع کم کرد.کاهش ارتفاع به سمت شمال سخت ولی به روستاهای طالقان راحت تر می توان دسترسی پیدا کرد.
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  36
ساعت 10:30 صعودمان به سمت زرین کوه آغاز کردیم و بعد از حدود 45 دقیقه به قله 3400 متری گچ رسیدیم که قله بسیار زیبا و قابل توجهی است. اصطلاحا به خاطر سفید بودن منطقه به قله گچ معروف است ولی با چیزهایی که مشاهده کردیم و سینک هل هایی که در زیر قله قرار داشت به نظر میرسید منطقه آهکی و امکان وجود غار هست و تصمیم گرفتیم در یک برنامه به بررسی منطقه بپردازیم. از گردنه کندوان تا قله گچ مدام در ارتفاع 3000 تا 3500 در حال بالا و پایین رفتن و کاهش و افزایش ارتفاع هستیم ولی از آنجا به بعد باید تا 4200 افزایش ارتفاع داشته باشیم. بالاخره بعد از صعود قله گچ و سه کنج2 در ساعت 14:00 به قله زیبای زرین کوه رسیدیم. تا اینجا در طول مسیر به جز چند چوپان چند گله گوسفند هیچکس رو ندیدیم قبل از اینکه به قله زرین کوه برسیم چند کوهنورد روی قله بودند که تا ما برسیم از آنجا رفته بودند بعد از قله سه کنج2 یک کاهش ارتفاع مختصر داریم و در سمت راست (شمال) حدود 300 متر پایین تر زین‌اسبی جای مناسب برای کمپ و تهیه آب وجود داردکه در شرایطی که روی خط الراس دسترسی به آب نباشد می شود از آن استفاده کرد. بعد از صعود قله زرینه کوه و استراحت حدود نیم ساعتی روی قله ادامه مسیر دادیم به سمت بارگزاری که هدفمان بود روز اول به آن برسیم. با یک کاهش ارتقاع حدود 300، 400 متری و صعود قله های سه‌برار و ورزاکول ساعت 16 به دشت پهناوربین از قله سیاه‌لیز و ورزاکول و بارگزاری که برایش دلمان را صابون زده بودیم رسیدیم.
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  37

 بعد از اینکه به بارگزاری که 2 ماه قبل به همراه فرهاد رشوند از سمت روستای الیت و دلیر انجام داده بودیم رسیدیم هرچند 4 ساعت تایم تا تاریکی هوا داشتیم با توجه به شرایط از جمله بررسی مسیر و تخمین زمان تا قله لشگرک ها، حجم زیاد مواد غذایی بارگزاری شده، دسترسی به آب و محل کمپ مناسب در محل بارگزاری و کمی هم به خاطر خستگی، تصمیم گرفتیم از خیر روشنی هوا و ادامه مسیر بگزریم و شب دوم را در همان نقطه کمپمان را برقرار کنیم. پس از زدن چادر با ذوق و شوق فراوان رفتیم سراغ درآوردن غذا و پس از کندن زمین به گنج پنهان رسیدیم که حسابی از خودمان پذیرایی کردیم در همین حین سه کوهنورد که از سمت شمال و روستای الیت و دلیر روی خط الراس و پشت سر ما بودند به ما رسیدند و اولین کوهنوردان را دیدیم و شب را در کنار هم سپری کردیم.
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  38

بخشی از مواد غذایی بارگزاری شده را شب استفاده کردیم و بقیه را دسته بندی کردیم برای ادامه برنامه. پس از صرف شام ساعت 22 خوابیدیم و خوشبختانه مثل شب قبل شب خوب و آرامی داشتیم. در محل کمپ شب مانی اول دسترسی به آنتن نبود اما در محل کمپ دوم کمی بالاتر از محل کمپ و بین قله های سیالیز و گردنه کت، آنتن همراه اول بود. بنابراین با توجه به دسترسی به آب(برف آب) و جای چادر مناسب و بادگیر نبودن و داشتن آنتن محل بسیار مناسبی برای برقراری کمپ می باشد. 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  40

 

روز هشتم:


خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  44

پس از پشت سر گذاشتن شبی آرام  و خواب خیلی خوب دیگر ساعت 4 صبح روز 9 شهریور 99 از خواب بیدار شدیم و پس از خوردن یک صبحانه مفصل و جمع کردن لوازم و چادر ساعت 5.45 دقیقه آماده حرکت شدیم به سمت لشگرک ها و پس از صعود قله های سیالیز و گردنه کت ارتفاع کم کردیم به سمت قله خرس‌چر درست همزمان با طلوع آفتاب که از شرق و در انتهای دریایی از ابر در حال بالا آمدن بود ساعت 6 پس از صعود قله گردنه کت و دیدن مناظر خیره کننده آهسته و پیوسته ادامه مسیر دادیم تا یک ساعت بعد که به قله خرس چر رسیدیم که تابلوی قله روی آن نصب شده بود از دور که نگاه می کردیم  مسیر تیغه ای و دست به سنگ پر چالشی را در پیش داشتیم که در برخی قسمت ها واقعا پر چالش بود و توان و تجربه لازم و همچنین احتیاط زیادی را می‌طلبید اما در هر صورت راهی بود که دیگران رفته بودند پس ما هم می توانستیم برویم.
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  42

بعد از قله خرس‌چر و بعد از چند فراز و فرود کوتاه به قسمت های صخره ای و پرچالش مسیر ر سیدیم و با پشت سر گذاشتن قله گردنه بکت که نشانه آن خاک قرمز رنگ هست با چپ و راست کردن روی تیغه ها که بیشتر مسیر در جنوب و سمت چپ خط الراس به سمت طالقان بود به مسیرمان ادامه دادیم. در  طول مسیر با کمی دقت به پاکوب مشاهده می شود که با دنبال کردن پاکوب می توانیم مسیر را پیدا کنیم و راهی که از دور تقریبا سخت و غیر ممکن به نظر میرسد می بینید که ممکن و قابل عبور خواهد بود. خلاصه بعداز چند دست به سنگ و کمی چالش و هیجان، با افزایش ارتفاع ساعت 9.30 دقیقه بود که به قله آلانه سر رسیدیم که آنجا هم یک تابلو داشت رسیدیم و بقیه مسیر که پیش رویمان بود را می دیدم. از اول مسیر تا اینجا هیچ حیوانی را ندیدم فقط یک بز تنها که از سمت طالقان آمد و به سمت الیت و دلیر سرازیر شد و به ما نشان داد که سنگنوردان بلامنازع فقط خودشان هستند. پس از پشت سر گذاشتن مسیر پرچالش خرس‌چر تا آلانه سر حدود 30 دقیقه برای استراحت و تجدید قوا روی قله آلانه سر توقف کردیم و از آنجایی که مواد غذایی زیادی همراه داشتیم برای کم کردن وزن کوله ها تلافی بی غذایی 2 روز قبل را درآوردیم.
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  43

 
خلاصه پس از استراحت ساعت 10 حرکت کردیم به سمت قله لشگرک ها(از قله زرینه کوه تا آلانه سر در طول مسیر فسیل های بسیار زیادی از گیاهان، صدف ها و برخی نرم تنان مشاهده می شود که نشان می دهد این مکان ها روزی محل زندگی این جانوران بوده و حالا محل گذر من و شماست) در هر صورت پس از چندین فراز و فرود کوتاه و بلند و دیدن زیبایی اطراف ساعت 13 قله لشگرک کوچک و پس از یک استراحت کوتاه و یک کاهش ارتفاع حدود 200 متری و صعود مجدد ساعت 14 به قله لشگرک بزرگ رسیدیم که قبل از ما  چند کوهنورد از سمت حصارچال آن را صعود کره بودند و قبل از رسیدن ما قله را  ترک کردند.
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  48

طی این سه روز شرایط هوا فوق العاده بود و از روز دوم سمت چپ و در جنوب که منطقه طالقان بود هوا گاهی صاف و گاهی اوقات گرد و غبار محلی بود و سمت راست و بالای روستای الیت و دلیر تا ارتفاع حدود 3000 متر کاملا پوشیده از ابر بود اما در ارتفاعات بالا هوا کاملا صاف و آفتابی بود ولی روز سوم ابرها در حال بالا آمدن تا ارتفاع 4000 متر بودند که مناظر بسیار زیبایی را خلق کرده بودند. کل مسیر از کندوان تا لشگرک بسیار زیبا است اما از زرینه کوه تا لشگرک ها به خاطر دامنه های پرشیب، دشت های پهن و برکه های متعدد زیبایی دوچندانی دارد که خستکی هر رهگذری را به دست فراموشی می سپارد و ما هم با دیدن چنین صحنه هایی جان تازه ای برای ادامه مسیر می گرفتیم.
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  45

از زرینه کوه تا لشگرک ها در جبه شمالی فقط روستای الیت و دلیر و در جنوب از سمت طالقان روستای ناریان و پراچان برای دسترسی به این قله ها و خط الراس وجود دارد که در سمت شمال دامنه ها با شیب بسیار زیاد و به نظر سخت و در جنوب با شیب کمتر و قابل دسترس تر می نمود مخصوصا روستای ناریان که یکی از مسیر های صعود به زرینه کوه می باشد. خلاصه پس از یک استراحت 30 دقیقه ای روی قله لشگرک بزرگ تصمیم به ادامه مسیر به سمت گردونه کوه گرفتیم که پس از یک کاهش و افزایش ارتفاع ساعت 16 به قله4400 متری گرونه کوه رسیدیم و در شرایطی که همه چیز از جمله هوا، مواد غذایی، آب کافی و توان جسمی خوب برای ادامه مسیر مهیا بود و می توانستیم به راحتی خودمان را به خرسان شمالی برسانیم و با یک شب مانی دیگر صبح روز بعد به سمت علم کوه را صعود کنیم از ادامه مسیر صرف نظر و تصمیم به خاتمه برنامه و برگشت از روستای پراچان را گرفتیم.
 
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  41
بنابراین ساعت 16.30 دقیقه پس از گرفتن چند عکس یادگاری  و لذت بردن از مناظر اطراف و مرور خاطرات گذشته روی قله گردون و منطقه علم کوه برگشتیم به سمت جانپناه گردون و مواد غذایی که قرار بود شب و در ادامه برنامه از آن استفاده کنیم را مجدد در گردونه کوه بارگزاری کردیم و ساعت 17.15 دقیقه سرازیر شدیم به سمت گوسفند سرای دمچه و روستای پراچان که در نهایت ساعت 22 پس از پشت سر گذاشتن یک روز پرفشار کاملا خسته و بی رمغ به روستا رسیدیم و با خودم فکر می کردم بهتر بود شب را در جانپناه گردون یا کنار برکه حصارچال می ماندیم و روز بعد با خیال راحت و آرامش برمی گشتیم. در هر صورت تصمیمی بود که گرفته بودیم و به روستا رسیدیم و به لطف یکی از اهالی روستا به نام موسی افتخاری که در آن شرایط که ما دنبال پیدا کردن ماشین بودیم ما را تا کرج رساند. ساعت 1 بامداد روز دوشنبه 10 شهریور 99 به منزل رسیدیم و  به این شکل پرونده برنامه دماوند به علم بسته شد. هرچند در همین پرونده پرونده های دیگری باز شد. در طول مسیر کندوان به علم مثل دماوند تا کندوان که تمام محل کمپ ها را مشخص کردیم در این مسیر هم اکثر نقاط مناسب برای کمپ یا بیواک را مشخص کردیم تا دیگران بتوانند از آن استفاده کنند و این گونه از خودمان یک چیزی به یادگار گذاشته باشیم. در این گزارش ما سعی کردیم هرآنچه که لازم است را بیاوریم و امید واریم که مفید بوده باشد. در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر از این طریق میتوانیم در خدمت دوستان باشیم.
خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  49

 

آدرس پست الکترونیک: bahmandar@gmail.com    شماره تماس: 09122606397
فایل GPS  مسیر به  زودی در سایت باشگاه کوهنوردی شقایق بارگزاری و اطلاع رسانی خواهد شد

خط الراس دماوند به گردون کوه - 13990411 -  50

از این پیمایش 9 روزه خط الراس دماوند به گردون کوه ویدئویی ازتور پیمایش این مسیر برای اولین بار تهیه شده است که میتوانید از طریق لینک ذیل آن را مشاهده نمایید

 https://www.instagram.com/reel/CmWb9OrIZss/?igshid=YzdkMWQ2MWU=

 

تعداد بازدید : ۱,۳۵۳
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید

خبرنامه

ایمیل خود را برای ارسال خبر نامه وارد کنید