باشگاه کوهنوردی شقایق / نمایش جزییات خبر

قله دماوند - 13940612

سرپرست : سلمان بهمن دار
نام برنامه : قله دماوند – جبهه شمال شرقی
تاریخ : 12 و 13 شهریور 1394
نام سرپرست : آقای سلمان بهمن دار
تهیه کننده گزارش : حمید فرضی پور
سرقدم و مسئول فنی : آقای مهدی مهرابی
عقب دار : آقای علی غفوری
کمک های اولیه : آقای حسین متقی زاده
پشتیبان برنامه : آقای مهدی رستمی 
اعضای شرکت کننده :
آقایان  سلمان بهمن دار - مهدی مهرابی  - حمید فرضی پور – علی غفوری – حسین متقی زاده

قله دماوند - 13940612 -  7

مسیر دسترسی :
جاده هزار – روستای ناندل
شرح  برنامه
پس از برگزاری چندین برنامه آماده سازی جهت صعود به بام ایران از جبهه شمال شرقی و بعد از یکبار به تعویق افتادن برنامه در تاریخ 5 شهریور به دلیل شرایط نامساعد جوی ، همه شواهد و قرائن حاکی از آن بود که اینبار نیز شاید برنامه به جهت نامساعد بودن شرایط جوی لغو گردد . مراجعات متعدد به سایتهای 
تخصصی پیش بینی آب و هوای قلل ، بالاخص سایت  Mountain-Forecast در طول هفته به نگرانی ما می افزود . اما عزم و اراده بشر در بسترِ تعقل و احتیاط با چاشنی ماجراجویی و به چالش طلبیدن خود ، چه ها که نمی کند . آری بقول سرپرست تیم ، رفتیم که دل به زیبایی های وصف ناپذیرِ  بامِ همیشه سپید پوش بسپاریم و اگر طلبید و اجازه داد که خوشا به سعادتمان و اگر نپذیرفت هم ، دعا گویش خواهیم بود و ما را از طوفان باکی نیست.بقول حضرت لسان الغیب ،حافظ بزرگوار :
عاشقان را بر سر خود حُکم نیست
هر چه فرمان تو باشد آن کنند
پیش چشمم کمتر است از قطره‌ای
این حکایت‌ها که از طوفان کنند
پس از اتمام حجّتِ سرپرست تیم با دوستان مبنی بر احتمال  عدمِ صعود و موافقت اعضای شرکت کننده ، صبح یک روز تابستانی ، راس ساعت 4 صبح در میعاد گاه همیشگی ، واقع در میانجاده کرج گردِهم آمدیم و با یک دستگاه ون به رانندگی آقای باقری دوست داشتنی و با توکل بر حضرت حق ، حرکت خود را آغاز نمودیم .

قله دماوند - 13940612 -  8

مسیر دسترسی به جبهه شمالشرقی دماوند: 
از تهران که به سمت آمل حرکت نمایید ،  در یکی از مسیرهای دسترسی به شمال کشور قرار می گیرید که به جاده هراز معروف است. برای صعود به قله دماوند از جبهه شمال شرقی ،  می بایست به روستای ناندل واقع در  استان مازندران مراجعه شود . پس از عبور از پلور، گزنک، تونل وانا، بایجان و پاسگاه ،  در سمت چپ جاده خروجی روستای ناندل واقع گردیده است . بعد از پاسگاه بایجان و عبور از تونل شماره 8 ،  در سمت چپ جاده خروجی دلارستاق و روستای ناندل قرارداشته که با تابلوهایی کاملا مشخص شده است.
این خروجی نه چندان هموار، 16 کیلومتر تا روستای حاجی دلا، 18 کیلومتر تا میان ده و 19 کیلومتر تا ناندل فاصله دارد .
مسیر صعود
برای صعود جبهه شمال شرقی دماوند ۲ مسیر معروف وجود دارد که مبدأ حرکت یکی از آن ها روستای گزنه و دیگری روستای ناندل می باشد که از پناهگاه تخت فریدون به بعد این دو مسیر یکی می شود.
گویا صعود به جبهه شمال شرقی دماوند از روستای گزنه بسیار طولانی می باشد ولی صعود ما از طریق روستای ناندل انجام شد .ناندل یک خانه کوهنورد دارد که زیر نظر فدراسیون و توسط آقای صالحی مدیریت می شود .
حوالی ساعت 08:00 صبح به نزدیکی های روستای ناندل و در مابین پیچهای جاده منتهی به روستا که رسیدیم ، هر از گاهی این زیبای سپید پوش ،  رخ نمایی می نمود و هر کدام برای لحظاتی به این ماهروی سرسپید ایران زمین خیره می شدیم.
و براستی که چه عظمتی  ، چه شکوهی  و چه حقیریم  ما در مقابل این مخلوق  و چه ناشکریم در برابر خالق .
بقول شهریار :
هر نقش نگارینــت چــون منظره ی خورشید 
مجموعه ی لطف است و منظومه ی زیبایی
چشمی که تماشاگر در حُسن تو باشد نیست
در عشق نمی گنجد این حُسن تماشـایی

قله دماوند - 13940612 -  10

بعد از این شیدایی و بیان  جملاتی در وصف دماوند بزرگ  ، ناگهان اندکی نگرانی میهمان دلهایمان شد ،‌آری دماوند سرسپید تر از همیشه بود و همه چیز وعده از صعودی دشوار می داد ، اما به کَرَم صاحبخانه دل بسته بودیم و امیدوار به موفقیت .
از روستای ناندل و با هماهنگی های صورت گرفته توسط سرپرست ، یک دستگاه نیسان اجاره شد و پس از حدود ۴۵دقیقه نیسان سواری به " گردنه سر "  یا همان گوسفندسرا رسیدیم که نقطه شروع کوهنوردی ما در ارتفاع 2900 متری بود . 
در این نقطه ، معمولاً تعدادی قاطرچی جهت حمل بار و کوله تا جانپناه تخت فریدون حضور دارند که چنانچه قصد کوله کشی نداشته باشید با پرداخت مبلغی ، زحمت اینکار را پذیرفته و بارتان را به مقصد می رسانند .
به هر صورت ساعت 09:15  ، کوله بر دوش نهادیم و با ذکر یاد و نام پرودگار  ، حرکت را آغاز کردیم . سنگینی بار کوله ها و دامنه پرشیب و طولانی روبرو ،  هر دم بر وجودمان نهیب میزد که این صعود یک صعود معمولی  نیست زیرا قصد صعود بر بام ایران را داشتیم .
در حین صعود بر روی دامنه ابتدایی و  شمالی منتهی به قله دماوند ، روستای ناندل را در پشت سر خود داشته  و در پسِ آن ، رشته کوههای زیبا و یکدست منطقه از یک سو  و سرسبزی گیاهان مرتعی موجود در دامنه از سوی دیگر  شعف و انگیزه زاید الوصفی به ما می داد . در طول مسیر ، کوهنوردهای گروههای گوناگون از نقاط مختلف کشور عزیزمان نیز حضور داشتند .
بعد از طی حدود یکساعت کوهپیمائی با شیب متوسط در یک پا کوب مشخص به رودخانه خشکی رسیدیم که فقط یک مسیر گذر داشت از آنجا عبور کردیم و به یک شیب تند با سنگهای ریز و درشت ، بدون پا کوب مشخص و با پوشش گیاهی گون رسیدیم ،  این شیب را به آهستگی بالا رفتیم و پس از اتمام شیب  به دشت کوچک سبزی بنام سبزلش (sabze lash ) رسیدیم پس از استراحت کوتاهی در اینجا و صرف مقداری خوراکی ،  راه را در پاکوب ادامه دادیم و پس از دقایقی به شیب زیر جانپناه رسیدیم در اینجا دسترسی به آب می باشد که برفآب است و  پیشنهاد می گردد صرفاً جهت درست کردن چای و غذا استفاده شود.

قله دماوند - 13940612 -  9

حرکت در سمت چپ منطقه سبزِلش و در راستای شیب جانپناه توأم شد با حضور مه زیبایی که عمقِ دید را تا چند متر محدود می کرد اما پاکوب مشخص بود و بدون هیچ مشکلی به حرکت خود ادامه دادیم . سرپرست برنامه به دلیل ارزیابی وضعیت جانپناه و در صورت پُر بودن آن ،  پیدا کردن مکان مناسبی جهت چادر زدن ، ‌سریعتر حرکت نمود و بعد از نیم ساعت فریادهای ممتد ایشان در فضای مه آلود منطقه ، حاکی از نزدیک بودن جانپناه داشت .
به هر روی حدود ساعت 15 به جانپناه تخت فریدون رسیدیم .
فریدون تخت یا همان تخت فریدون، دشت بازی است در پایین جانپناهی  با همین نام که محل مناسبی برای کمپینگ و شب مانی می باشد . جانپناه تخت فریدون در ارتفاع 4388متری واقع شده و حدود ۲۰ نفر گنجایش دارد .
از آنجاییکه جانپناه تکمیل بود و سرپرست مکان مناسبی را برای برپا کردن سه تخته چادر یافته بود ،‌سریعاً اقدام به مسطح نمودن بیشتر فضا با استفاده از کلنگ نموده و چادرها را برپا نمودیم .

قله دماوند - 13940612 -  2

در پیش رو دماوند بزرگ و در پشت سر ، دشتِ وسیع و سرسبز  را داشتیم و به هر طرف که چشم می انداختیم ، زیبایی بود و زیبایی .
بلافاصله اقدام به طبخ وسرو غذاهای مختلف نموده و نوشیدن چای گرم و دیگر خشکبارها سبب شد که الحق و الانصاف ، خستگی ها به درآید . دیگر کاری نداشتیم  جز استراحت ، عکاسی ، گردش در اطراف جانپناه و لذت بردن از زیبایی بی نظیر منطقه .
 با وجود تکمیل بودن جانپناه ، حدود بیست تخته چادر در اطراف آن برپا بود و می توان گفت برای صعود به جبهه شمالشرقی ،  روز شلوغی بود .
ساعت 20:30 اقدام به خوردن شام سبک نموده و سرپرست با مشورت دیگر دوستان به دلیل زیبایی بی نظیر جبهه  شمالشرقی  ، تصمیم گرفتند که تغییر برنامه داده و مسیر برگشت نیز از جبهه شمالشرقی باشد و پس از آن  رأس ساعت 21:00 دستور خاموشی توسط سرپرست صادر و همه به درون چادر ها رفته و برای استراحتِ دلچسب ، خود را آماده نمودیم .
سردی هوا و سردردِ ناشی از استقرار در ارتفاع ، شبِ بدی را برایم رقم زد به طوریکه به جرأت می توانم بگویم حتی یکساعت نیز خواب به جشمِ خستة حقیر نرفت . فردای آن روز که با دوستان صحبت کردم متوجه شدم آنها نیز کم و بیش به دلیل سرمای بسیار شدید آن شب و سردرد ناشی از ارتفاع ،‌شب خوبی را سپری نکرده بودند .

قله دماوند - 13940612 -  6

ساعت 4 صبح با صدای سرپرست  به خود آمده و در شرایط بی اشتهایی و بی میلی محض برای خوردن صبحانه ،‌ به هر طریقی که بود ،‌ لقمه ای در قالب صبحانه خوردیم و آمادة حرکت شدیم .
جالب آنکه از بین آنهمه کوهنورد موجود در جانپناه و اطراف آن ،‌فقط تیم کوهنوردی شقایق کرج آماده حرکت شده بود .در سردی و تاریکی همراه با سکوت خاص حاکم بر منطقه ، حرکت خود را آغاز نمودیم .با سرقدمی بی نقص و مثال زدنی دوست عزیز و گرامی ، جناب آقای مهرابی ، شیب تند پس از جانپناه  را طی نمودیم . پس از گذشت حدود یکساعت ،  در پشت ما   ،‌ خورشید عالمتاب و زندگی بخش در حال برخاستن از خط افق بود .در این هنگام ،  حضورِ دماوند سپیدپوشِ بی همتا در مقابل ،  روشنایی سرخ رنگِ خورشید در پشتِ سر  و  شاهکارِ خلقت یعنی درة یخار در سمت چپ مان ،‌چنان فضایی را برایمان خلق کرد که ساعتها تماشا ،‌تو را سیراب نمی کرد و همچنان مست و مدهوش ، محوِ اینهمه زیبایی می شدی و تنها چیزی که به ذهنم آمد این شعر سنایی بود که فرمود :
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
حرکت در راستای پاکوبهای مشخص و پربرف ،  ادامه داشت و در سمت چپمان تعدادی کوهنورد در حال صعود از جبهه شمالی دیده می شدند . هر چه به قله نزدیک تر می شدیم ، بر حجمِ برفِ نشسته بر دامنه ها افزوده می شد و عملاً سرقدم محترم در حال برف کوبی بود .
در مسیر جبهه شمالی ،  نقاط فنی و دست به سنگهای خاص و ویژه ای وجود نداشته و تنها چند نقطه به صورت معمولی و بی خطر ، دست به سنگ می شوید که البته رعایت احتیاط و دقت امری ست ضروری و مهم  ،  حتی در همین دست به سنگهای به ظاهر ساده .
هر چه به قله نزدیک تر می شدیم ، سرعت کمتر و استراحتها بیشتر می شد . در حال استفاده از آخرین رمق ها  بودیم تا بتوانیم شکر نعمت بجا آوریم  و حالا که پرودگار یاری فرموده بود و هوای بی نظیر فراهم نموده ، ما نیز کسب فیضی نموده و به زیارت بام ایران مشرف شویم .
بخار گوگرد متصاعد شده از قله ، نوید نزدیک شدن به هدف را می دهد . تشویق های بی امان سرپرست در کنار شوق وصول به قله ، خستگی ناشی از ساعتها پیمایش در شیب تند و پربرف را تا حدودی تسکین داد .
ساعت 13:00  بود و ما همگی به لطف ایزد منان ،  صحیح و سالم و بدون هیچ مشکلی بر روی قله دماوند سرافراز قرار داشتیم .

قله دماوند - 13940612 -  4

امسال ، دماوند برای من تداعی کننده حسِ خاصی بود . حسِ خواستن ، حسِ توانستن ،‌حسِ توکل به حضرتِ حق ، حسِ انتظار وصبر  و در نهایت ، حسِ دریافت حاجت و پاداش ، درست در زمانی که از همه چیز و همه کس ناامیدی . دلم لرزید  و اشک ها نیز یاری نمودند .
آری ، ما بر روی پاک ترین و  ناب ترین  نقطه میهن مان قرار داشتیم . 
عاری از همه پلیدی ها و زشتی ها ...  و جز شکر و سپاس ، تو را چه می توان گفت ....
حدود نیم ساعت صرف اجرای مراسم قله ، عکس و فیلم  گرفتن های انفرادی و دسته جمعی  و مشاهده مناظر بی همتای اطراف قله شد . هر چند دل کندن از این نقطه سخت  است و جانکاه ، اما باید رفت ...
بقول بزرگی که فرمود :
گاهی برای بودن ، باید رفت .... رفتن ، همیشه رسیدن نیست ، اما برای رسیدن ، راهی جز رفتن نیست .
در راه بازگشت به جانپناه و با احتیاط بیشتر اقدام به کاهش ارتفاع نمودیم .

قله دماوند - 13940612 -  5

هنوز یکساعتی از فرود نگذشته بود که فریادهای چند نفر دور یک کوهنورد که با صدای بلند تقاضای کمک می کردند ما را به سمت خود جلب کرد .
متاسفانه یک از کوهنوردان دچار حمله عصبی ناشی از صرع شده بود و در حین زمین خوردن گونة سمتِ راستش آسیب دیده بود . به طور واضحی مشخص بود که اولاً همنوردان این کوهنورد ،  از بیماری او آگاهی نداشته و ثانیاً هیچ اطلاعی از نحوه کمک به چنین فردی نیز نداشتند .
خوشبختانه همه اعضای تیم شقایق به غیر از حقیر ، به دلیل سابقه و تجربه بالا در امر کوهنوردی و گذراندن دوره های امداد و نجات ، به کمک ایشان شتافتند . سریعاً تقسیم  وظایف شد ، آقای بهمن دار  اقدامات اولیه جهت کمک به مصدوم را انجام دادند ، آقای مهرابی به کنترل و مدیریت اطرافیان وی که به شدت ترسیده و مضطرب بودند پرداخت و آنها از دور و اطراف مصدوم دور نمود ، آقای غفوری نیز اقدام به تماس درخصوص آمادگی مراکز امدادی جهت حضور احتمالی برای کمک به وی نمودند و آقای متقی زاده نیز تجهیزات مورد نیاز آقای بهمن دار برای کمک به مصدوم را مهیا نمودند . 
خوشبختانه پس از حدود یکساعت و بعد از اقدامات اولیه کوهنوردان تیم شقایق کرج برای این مصدوم جوان ، وی  به شرایط عادی بازگشت و بعد از اطمینان از  نبود مشکل با آنها خداحافظی کرده و از آنها قول گرفتیم که صعودشان را لغو و پشتِ سر ما به فرود بپردازند که خوشبختانه به نصیحت گوش فرا داده و اینگونه شد .
هر چند این ماجرا ‌ختم به خیر شد اما دو نکته از این واقعه برای من ،‌درس بزرگی شد :  
1. همنوردانی که دارای بیماریهای خاص یا مشکلی در سلامتی خود هستند ، حتماً می بایست سرپرست و همنوردان خود را در جریان آن قرار دهند که در غیر اینصورت هم به خود جفا نموده اند و هم می توانند خالق دردسر و زحمت بزرگی برای دوستان خود شوند .
2. آموزش در امر کوهنوردی امری است حیاتی .  براستی که یک نکتة ساده و شاید پیش پا افتاده در یکی از همین کلاسهای آموزشی می تواند منجر به نجات جان انسانی شود و الحق که همنوردان من همگی به طور شایسته ای این مطالب را فراگرفته و به کار بردند و من از این جهت بر خود بالیدم که عضو کوچکی از باشگاه بزرگ شقایق کرج هستم و افتخار نمودم که با این بزرگان به امر کوهنوردی می پردازم .

قله دماوند - 13940612 -  1

خوشبختانه شعف ناشی از صعود و برطرف شدن مشکل آن کوهنورد ، سبب شد با انرژی دوچندان به سوی جانپناه ادامه مسیر داده و حوالی ساعت 15:30 به جانپناه رسیدیم .
سریعاً اقدام به برپایی سفره ناهار نموده و مثل همیشه ، تنوع مواد غذایی چشمگیر و جالب بود . پس از 
نوشیدن چای و خوردن تنقلات گوناگون ،‌ چادرها را جمع نموده و برای اینکه به تاریکی هوا برنخوریم ، با دیگر کوهنوردان حاضر در اطراف چادر خداحافظی نموده و ساعت 17:00  به سمت گوسفند سرا یا همان  " گردنه سر "  حرکت نمودیم .
هوا عالی ، پاکوب مشخص و  اراده ها بی نظیر بود . مسیر برگشت بدون هیچ مشکل خاصی طی شد و حوالی ساعت 19:30 در کنار یکدستگاه نیسان در گوسفند سرا که منتظر بازگشت ما بود ،‌ رسیدیم .
سریعاً سوار بر پشت نیسان شده و پس از حدود 50 دقیقه به روستای ناندل رسیدیم . در روستای ناندل دو نفر از دوستان را مشاهده نمودیم و همراه مان آماده بازگشت شدند .  پس از خوردن جرعه ای آب و چای و آماده سازی مجدد تجهیزات ،‌ با آقای صالحی و دیگر زحمتکشان خداحافظی نموده و به سوی کرج حرکت نمودیم . در راه بازگشت ، سنت حسنه و البته توفیق اجباری اخذ شیرینی از همنوردان به دلایل مختلف برگزار شد و اینبار قرعه به نام علی غفوری عزیز افتاد و چه بهانه ای بهتر از اینکه برای اولین بار به دماوند صعود کرده باشی .

قله دماوند - 13940612 -  3

در را ه بازگشت ،‌در چندین نقطه با ترافیک شدید روبرو شدیم و همین امر باعث شد حوالی ساعت 02:30 بامداد به کرج برسیم . خستگی ناشی از صعود ، همه را  به خواب شیرینی برده بود . حدود ساعت 03:00 بامداد ، آخرین همنورد هم پیاده و برنامه به پایان رسید .
اطلاعات ارتفاع ، اخذشده از جی پی اس :
نقطه شروع : 2900 متر
جانپناه : 4380 متر
قله : 5671 متر
در پایان گزارش لازم می بینم از سرپرست محترم برنامه جناب آقای سلمان بهمن دار  و همه همنوردانی که با حضور خود ، یکی از بهترین صعودهای زندگی ام را رقم زدند ،‌کمال تشکر را داشته باشم .
به امید دیدار مجدد همنوردان گرامی
تعداد بازدید : ۳۵,۳۵۴
حسینی
۱۳۹۴/۰۷/۰۵ Iran
0
0
8

درود بر بلند پروازان شقایق مردانی از جنس اهن و شقایق .درود بر همت و تلاشتون با قلب های مهربان بر بلندای ایران


تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید

خبرنامه

ایمیل خود را برای ارسال خبر نامه وارد کنید