باشگاه کوهنوردی شقایق / نمایش جزییات خبر

قله هزاربند - 13950529

سرپرست : سلمان بهمن دار

قله هزار بند

سرپرست برنامه : سلمان بهمن دار

نویسنده گزارش : زهرا خلخالی

افراد شرکت کننده در برنامه : سلمان بهمن دار (سرپرست)  ، رضا برمکی (مسئول فنی) ، مشیر هاشمی (سرقدم) ، سعید افشار (عقب دار) ، زهرا خلخالی( گزارش) ، قدرت نعمت الهی ، عبدالرضا روشن زاده ، حسن آریا پور و شبنم رشیدی.

توضیحاتی درباره قلّه هزار بند

ارتفاع: 3350 متر

علت نام¬گذاری: به دلیل سنگی و صخره ای بودن و ابهتی که دارد، به آن هزار بند میگویند.

در کیلومتر 60 جاه چالوس واقع شده است.

موقعیت قلّه: در البرز غربی و در جنوب شرقی کرچان قرار دارد.

بهترین زمان صعود: اوایل خرداد ماه و مهر ماه

مسیرهای صعود به قلّه:

1 – (بهترین مسیر) روستای حسنکدر/ خلاف جهت رودخانه/ حرکت به سمت جنوب غرب/ یال اصلی/ قله فرعی/ هزاربند

2 –روستای حسنکدر یا کیاسر به گردنه کرچان / جبهه غربی

3 –روستای همه جا/حرکت به سمت شمال شرق ( به دلیل دیواره¬ ای ریزشی بودن مسیر دشوار است)

قله هزاربند - 13950529 - 1 

 اما اطلاعات در خصوص مسیر ما در این برنامه:

صعود: روستای حسنکدر

فرود: روستای همه جا

دسترسی به آب: هنگام صعود فقط چشمه¬ی روستای ابتدای کار/ هنگام فرود آب در دره قابل دسترس هست.

وضعیت آنتن دهی: دراکثر مسیر صعود آنتن دهی وجود داشت.

پوشش گیاهی: آویشن، چای کوهی، گون، شیر خشت، بومادران، کاج های سبز، درختچه های زرشک

پوشش جانوری: کل ، بز، آهو، عقاب وکبک

نیاز به انجام کار فنی

- در تابستان نیاز به دست به سنگ هست و در زمستان به صورت مختصری درای تولینگ.

برای فرود به سمت روستای همه جا کار فنی خاصی نمیطلبد فقط دربرخی نقاط با دست به سنگ کمی رو به شده.

وسایل مورد نیاز برای صعود:

 طنابچه¬ی انفرادی، هارنس، ابزار فرود و حمایت، کلاه کاسک، کارابین پیچ، تبریخ یا کلنگ و کرامپون در زمستان.


نکات قابل توجه:

- در بسیاری از نقاط، سنگ¬ها سست و فاقد ریشه¬ی محکم هستند.

- هیچ¬گونه جان¬پناهی ندارد.

- نزدیک¬ترین مرکز امداد و درمان: روستای نسا

مقایسه هزاربند و شاهنشین

از زبان خیلی ها شنیده ام هزاربند K2 ی جاده چالوس هست. و به نظرم در این مورد بسیار اغراق شده. قلل فنی تر از هزاربند نیز درجاده چالوس وجود دارد برای مثال شاهنشینی که درشرق شاهدژ هست و به صورت خط الراسی به هم مرتبط میباشد..  حدود 2 ساعت کمتر کوهپیمایی دارد و از آنجا به بعد تماما مسیر سنگی میباشد. هیچ پاکوب مشخصی ندارد و نسبت به هزار بند با دست به سنگ بیشتری مواجه میشویم. 

هزاربند از لحاظ کوهپیمایی و شیب تندی که دارد قله انرژی بری حساب میشود مخصوصا در زمستان که بسیار برفگیرهم هست به طوری که صعود یکروزه زمستانه آن بسیار دشوار میباشد و نیاز به آمادگی بالایی دارد. اما از لحاظ کار فنی به نظرم شاهنشین رتبه بالاتری دارد. و همینطور مسیرهایی که به دلیل صعود خیلی کم از آن ها خیلی صحبت به میان نیامده است.

قله هزاربند - 13950529 - 2 

شرح گزارش

صبح است ساقیا قدحی پرشراب کندور فلک درنگ ندارد شتاب کن

خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کردگربرگ عیش می‌طلبی ترک خواب کن

حافظ

با یاران شقایقی ساعت 5 صبح از میدان کرج به سمت جاده پر پیچ و خم جاده چالوس و سپس روستای حسنکدر حرکت کردیم. حدودا بعد از یک ساعت به مقصد رسیدیم و پس از حاضر شدن با عزمی راسخ اهنگ سفر را آغاز کردیم. 

شاد آمدم شاد آمدم از جمله آزاد آمدم

چندین هزاران سال شد تا من به گفتار آمدم

آن جا روم آن جا روم بالا بدم بالا روم

بازم رهان بازم رهان کاین جا به زنهار آمدم

مولوی

قله هزاربند - 13950529 - 3

از روستا گذر کردیم و در جهت جنوب غرب ارتفاع گرفتیم تا به روی یال اصلی برسیم. در همین حین اهالی روستا را میدیدم که همگی برای برای پیاده روی در دره جمع شده و صبحشان را اینگونه آغاز کرده بودند. 

با فاصله گرفتن از روستا و حدود نیم ساعت بعد همگی گرد ایستادیم و مراسم معارفه را به جا آوردیم و سرپست توصیه های لازم را نمودند.

از اینجا به بعد اقای هاشمی سرقدمی را عهده دار شدند و با ریتمی خوب ، در شیبی که زیاد مینمود،گام می برداشتیم.  هوای خنک صبح رو به گرمی می رفت. کاش همانجور هوای ترو تازه و خنک صبح ماندگار میماند. 

حدود 8:30 به ابتدای یال رسیدیم ودر سایه به صرف صبحانه مشغول شدیم. اقای اریاپور نیز برای ما دف نواختند و لذت بودنمان در طبیعت چندین برابر شد. 

پس از نیم ساعت دوباره اهنگ حرکت کردیم. ساعت، نزدیک 11 شد. تا اینجا دست به سنگ و چالش خاصی نداشتیم و پانصد بند از هزار بندش انتظار ما را میکشید. دو راه داشتیم یکی آن که از دهلیز عبور میکردیم و دیگری عبور از تیغه. سرپرست تیغه را انتخاب کرد که اولین چالش برنامه آغاز شد چرا که طرف چپمان پرتگاه  و راستمان شیب زیادی داشت و حرکت بر روی تیغه احتیاط لازم را میطلبید اما سختی چندان نداشت.

قله هزاربند - 13950529 - 5

 در زمستان به دلیل احتمال زیاد ریزش بهمن در دهلیز، لاجرم از روی تیغه باید ادامه داد که به نظرم جدا از ایمنی مسیر و دوری از بهمن، بخاطر حجم کمتر برف انرژی کمی نیز میبرد. بعد از تیغه طولی نمیکشد که به پای قله فرعی میبرسیم. همانی که از دور قله مینماید لیکن هزاربند در آن پشت پنهان شده است. 

هارنس ها را به تن کردیم و کلاه کاسک ها را به سر. خربزه ای که دوستان زحمت کشیده تا بالا آورده بودند را نوش جان کردیم و پس از استراحتی کوتاه راه افتادیم.

 ساعت از 12 گذشته بود و از آنجا دست به سنگی که از آن صحبت میشد آغاز گشت. بیشترین احتیاط لازم در این مورد باید انجام میشد که پایمان را در جای درستی بگذاریم تا سنگ در نرود و به نفرات پشت سر اصابت نکند.

قله هزاربند - 13950529 - 4

اعضای تیم با فاصله کم حرکت میکردند و چند لحظه یک بار فریاد سنگ سنگ به صدا در میامد. سرپرست این نکته را متذکر شد که اگر سنگ در رفت به طور کش دار نگویید سسسسسسننننننگ ، بلکه سریع و پشت سر هم فریاد بزنید تا ذهن سریع تر پردازش کند و واکنش انجام دهد. با آنکه طناب داشتیم ولی نیازی به ریختن طناب حس نشد و به قول سرپرست اتوبان بود! البته در زمستان به دلیل یخ زدن سنگ ها نیاز به کرامپون و کلنگ و البته به احتمال زیاد ریختن طناب هست.

ساعت 12:40 دقیقه به قله رسیدیم و سرود ای ایران را سر دادیم.  گرمای خورشید نیز با شدت بیشتری به ما میتابید و ملاجمان را داغ میکرد. ناهار را روی قله صرف کردیم. دف نواختیم ، اواز خواندیم و ساعت حدود 14 به سمت روستای همه جا و جنوب شرق سرازیر شدیم. 

از همان ابتدا به سمت دره راه را پیش نگرفتیم بلکه از روی یال حرکت کردیم. در ادامه سرپرست در این مورد گفت در اینجور مواقع که مسیر را کاملا نمیشناسید اگر از اول به داخل دره بروید و مسیر درستی نباشد، ادامه دادن و یا برگشت به مسیر اصلی سخت میشود. ولی از روی یال اطمینان خاطر بیشتری داریم و هر لحظه هم خواستیم میتوانیم به سمت دره سرازیر شویم. 

در مسیر برگشت دو سه باری با دست به سنگ مختصری رو به رو شدیم. پاکوب خیلی مشخص نبود و شیب زیاد مینمود مثلا بالای 25 درجه. شکل درخت هایی که مشاهده میکردیم بسیار جالب بودند. برای مثل یکی از آنها انگار گردنش را کج کرده و با صورت دراز و موهای فرفری پرپشت سایه ای بلند و باریک ایجاد کرده بود. صورت دیگری که قد کوتاهی داشت، کلا به خاک افتاده بود و برای پناه بردن به سایه اش کمی به سختی می افتادیم.

قله هزاربند - 13950529 - 6

با نزدیک شدن به دره شیب کمتر می شد. گرمای هوا آزاردهنده بود و باد هم حضور کمرنگی داشت. ساعت حدود 5 به دره رسیدیم و جوار آبشار و خنکی سایه استراحت کردیم. پاهای داغمان را داخل آب سرد حوضچه آبشار نمودیم و جانی تازه کردیم.

دیگر پاکوب مشخص بود و شیب هم بسیار کم. با درختی بزرگ و مسن مواجه شدیم که تنه ای بسیار ضخیم داشت و به آن هوورس گفته میشد.  حدود یک ساعت بعد یعنی 7 به روستا رسیدیم. با سلام احوال پرسی ها و روی خوش روستاییان خستگی از تنمان بیرون رفت. روستا زیبا بود، از خود روستا زیبا تر مردمان ساده و اهل دلشان.

آدم های ساده را دوست دارم

همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند

همان ها که برای همه لبخند دارند

همان ها که همیشه هستند،

برای همه هستند

آدمهای ساده را

باید مثل یک تابلوی نقاشی

ساعتها تماشا کرد

آدم های ساده را دوست دارم

بوی ناب “آدم” میدهند

اقای باقری که صبح با ون خود ما را به روستای حسنکدر رسانده بود ، اکنون در همه جا انتظار ما را میکشید.

هزاربند همچنان باقیست. از آن بالا مارا نظاره میکرد. با آن وداع گفتیم. با همه جا، با مردمانش و به سمت خانه و کاشانه رهسپار شدیم.

در آخر از اقای بهمن دار به خاطر سرپرستی خوبشان، از همه همنوردانی که مارا در این برنامه یاری نمودند، همچنین اقایان اریا پور، روشن زاده، خانم رشیدی بخاطر عکس های زیبایی که از برنامه به یادگار گرفتند و اقای حاجیلو بخاطر کمک شایانی که در تهیه گزارش کردند، سپاس گزاری میکنم.

قله هزاربند - 13950529 - 7 

قله هزاربند - 13950529 - 8 

قله هزاربند - 13950529 - 9  

قله هزاربند - 13950529 - 11 

قله هزاربند - 13950529 - 10 

قله هزاربند - 13950529 - 12

تعداد بازدید : ۳۴,۹۵۱
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید

خبرنامه

ایمیل خود را برای ارسال خبر نامه وارد کنید