قله مون بلان فرانسه
سرپرست برنامه : بابک نیک فر
پشتیبان برنامه : کیا همتی
تاریخ اجرای برنامه : روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه مورخهدوازدهم تا چهاردم خرداد 97
مسیر دسترسی به منطقه صعود : فرانسه، شامونی مون بلان
وضعیت آنتن دهی موبایل : تقریبا در کل مسیر پیمایش شده تا جان پناه Refuge du Gouter آنتن موبایل وجود دارد.
وضعیت آب در منطقه : در کل مسیر پیمایش از ارتفاع 1800 متر بدلیل وجود برف در منطقه دسترسی به آب میسر بود.
پوشش گیاهی منطقه : بدلیل وجود برف عملا شانس دیدن گیاهان و پوشش گیاهی منطقه وجود نداشت ولی قبل از درگیر شدن با برف و یخ انبوه جنگل های متراکم خودنمایی میکرد.
تهیه کننده گزارش : بابک نیک فر
برنامه در روزهای دوازدهم تا چهاردهم خرداد ماه 97 با تعداد 3 نفر مشتمل بر 1 نفر از اعضاء باشگاه شقایق و 2 نفر میهمان اجراگردید، در روزهای دوم و سوم برنامه یک عضو میهمان نیز به برنامه اضافه گردید.
اسامی همنوردان:
اعضاء باشگاه : بابک نیک فر.
افراد میهمان : فریدون نوری (ایرانی ساکن آمریکا، نیویورک)، نکول پتک (انگلستان، لندن)، جیکوب شوارتزنگ (سوئد، گوتنبرگ)
شرح برنامه:
بعد از گرون شدن قیمت دلار و یورو تقریبا مطمئن شده بودم که باید قید سفر به شامونی و تلاش برای قله مون بلان رو بزنم اما دقیقه ی نود به این نتیجه رسیدم که برم، چون احتمالا قیمت دلار و یورو پایین نمیاد و حقوق منم قرار نیست بیشتر بشه!
پس بیخیال این حساب و کتاب های معمول شدم و توسط یه دوست عزیز با کلی مکافات یه مقداری یورو تهیه کردم و یه مقدار هم ارز مسافرتی توی فرودگاه بهم دادن و بخاطر تعطیلات خوب تقویم که اجازه مسافرت طولانی رو میداد عازم شدم.
ابتدای سفر با پاریس شروع میشد و نمیشه که بری پاریس و برج ایفل رو نبینی ( البته قیافه برج ایفل بخاطر مسابقات تنیس رولاند گاروس به این شکل دراومده بود )
برای مسافرت بین شهرهای اروپا بنظرم یکی از بهترین وسیله ها اتوبوس هستش، چون هم هزینش مناسبه هم اینکه میشه همه جا رو با دقت تماشا کرد و از مناظر لذت برد،
FLIXBUS که مال کشور آلمان ه و
OUIBUSکه مال کشور فرانسه هست
جزء رایج ترین هاشون هستش هرچند که کشورهای دیگه هم کم و بیش سیستم های مشابه ای رو دارن.
با استفاده از همین اتوبوس ها از پاریس اومدم به لیون و از لیون رسیدم به شامونی ، زیبایی شامونی رو با هیچ جای دیگه دنیا نمیشه مقایسه کرد و به حق اسم پایتخت کوهنوردی جهان کاملا به این شهر کوچیک ( شایدم ده بزرگ )میاد
این اتوبوس ها اینترنت وای فای رایگان و سرویس بهداشتی هم دارن که این دومی ه بنظرم خیلی مهمه.
حجم اینترنت وای فای اتوبوس های FLIXBUS حدودا ۱۶۰ مگابایت ه ولی حجم اینترنت وای فای اتوبوس های OUIBUS حدودا ۹۰مگابایت ه، اینو تست کردم که دارم میگم ا!
واسه صعود به قله مون بلان پنج راه استاندارد و رایج( پارسال که اومده بودم فکر میکردم سه راه ) و کلی راه های سخت تر و ناشناخته تر وجود داره،
ولی برای صعود از مسیر Gouter معمولا از شهر Saint-Gervais سوار بر قطار Tramway du Mont Blanc میشن و از ارتفاع ۸۵۰متری به قطار شما رو به ایستگاه NidD'aigle به معنای آشیانه عقاب در ارتفاع ۲۱۱۵متری میبره و صعود تازه از اونجا شروع میشه ولی وقتی به شهر Saint-Gervais رسیدم بهم گفتن که Tramway du Mont Blanc تا ۱۶ ژوئن یعنی بیشتر از ۱۸ روز دیگه تعطیله و الان فصل نرمال صعود نیست!
انگار اب سرد ریخته بودن روم، برگشتم به شامونی و رفتم به دفتر کوهنوردی اونجا و ازشون کمک و راهنمایی خواستم و اونا بهم گفتن که یه سری هم به شهر Les Houches بزنم و شرایط صعود رو از اونجا بررسی کنم. صبح اول وقت راه افتادم به سمت Les Houches و از دفتر توریست و خانه کوهنوردی اونجا کلی سئوال و جواب راجع به صعود کردم و به این نتیجه رسیدم که یا باید هزینه زیادی واسه ی ماشین بدم و یا اینکه از اول کار و ارتفاع خیلی پایین تر با کوله سنگین و وسایل شب مانی حرکت کنم ( با توجه به قیمت زیاد یورو و صرفه جویی در هزینه خودم رو برای گزینه دوم اماده کرده بودم).
یکی از خوبیهای گرفتن اتاق گرفتن توی هاستل بجای هتل علاوه بر ارزون تر بودنش امکان دوست شدن با آدمهای مختلف از جاهای مختلف ه و اینکه عمدتا هم جوون هستن و خیلی راحت میشه باهاشون ارتباط برقرار کرد و معاشرت کرد.
توی هاستل محل اقامتم با یه ایرانی ه ساکن آمریکا بنام فریدون که دکترای ریاضی داشت و یه خلبان انگلیسی بنام نکول آشنا شدم و وقتی داستان سفرم رو براشون گفتم جفتشون گفتن که دوست دارم باهام بیان!
فریدون تجربه کوههای ۶۰۰۰متری توی بولیوی و نکول تجربه ی کوه های دنالی و کلیمانجارو رو داشت.
همون روز بلافاصله رفتیم تمرین هم طنابی با همدیگه کردیم وسایلی رو هم که نداشتیم از شهر اجاره کردیم.
هر چیزی هم که کم بود رو نکول چون وضع مالیش خوب بود میخرید و وقتی که بهش گفتم تو چرا با این تمکن مالی میای هاستل بهم گفت تا بتونم دوستای خوبی مثل شماها پیدا کنم و منم که حسابی کم اورده بودم فقط خندیدم و ازش تشکر کردم.
قرار شد که با وسایل کامل شامل چادر، کیسه خواب و وسایل شب مانی، کیسه بیواک، حداقل چهار لیتر آب ( چون بهمون گفته بودن تا ارتفاع ۱۸۰۰متری برف نیست) غذا برای پنج روز،لباس مناسب و ابزار فنی کامل حرکت کنیم و روزی هزار متر بیشتر ارتفاع نگیریم.
شب هم با هم رفتیم بیرون شام تا بیشتر با هم اخت بشیم.
خوشبختانه یکی از اون راننده جیپ ها بهم زنگ زد و گفت که حاضربه با قیمت کمتر ببره و ماهم چون سه نفر شده بودیم هزینه رو تقسیم بر سه کردیم.
صبح زود راننده طبق قرار قبلی سر وقت اومد دنبالمون و همونجا دلیل کم کردن قیمتش رو فهمیدم، اون ماشین بغیر از ما سه مسافر دیگه هم داشت که راننده به ما چیزی نگفته بود!
بحرحال کمک کرد تا برنامه از Bellevue در ارتفاع ۱۷۰۰متری شروع بشه و این خودش کمک بزرگی بود.
مسافت طی شده توی روز اول ۱۰.۵کیلومتر بود و تونستیم تقریبا ۱۴۱۰متر ارتفاع بگیریم و زمانش هم هفت ساعت و نیم تا به جان پناه Tete Rousse رسیدیم، چون کوله ها سنگین بود اروم ولی پیوسته میرفتیم و جو تیم با نکول و فریدون خیلی خوب بود.
چون با وسایل کامل اومده بودیم فریدون ترجیح داد بیرون کمپ بزنه و چادر برپا کنه ولی توی جان پناه با نشون دادن کارت باشگاه کوهنوردی شقایق بخاطر وجود لوگویUIAA بهم بیست یورو تخفیف دادن و بجای ۴۵ یورو ازم ۲۵ یورو واسه ی خواب گرفتن که کلی کیف داد! و من داخل جان پناه خوابیدم، نکول هم چون مشکل مالی نداشت داخل جان پناه خوابید.
توی جان پناه همه ی کشور ها و باشگاه ها از خودشون یه لوگو یادگاری بجا گذاشته بودن ولی متاسفانه از ایران هیچی نبود، بعد از کلی گشت و گذار تونستم یه لوگوی مشترک بین ایران و سوئد رو پیدا کنم و کلی ذوق کردم، واسه ی همین لوگوی باشگاه رو که با خودم اورده بودم با اجازه مسولین جان پناه اونجا چسبوندم تا یه نشانی از ایران و ایرانی اونجا دیده بشه (البته لوگو رو در راه بازگشت به دیوار جان پناه چسبوندم).
مشخصات برنامه روز اول:
• مسافت پیمایش شده : 10.46 کیلومتر
• زمان برنامه با احتساب تایم های استراحت و صبحانه: 7 ساعت و 26 دقیقه
• سرعت متوسط تیم : ی1.4 کیلومتر بر ساعت
• ارتفاع نسبی صعود شده از قرارگاه : 1409 متر
• ماکزیمم ارتفاع لمس شده : 3167 متر
• مختصات شروع: 45° 49' 55.6284'' N and 6° 51' 56.0700'' E
• مختصات پایان:45.8566° N, 6.8196° E
اطلاعات تکمیلی زیر بر اساس سن، قد، وزن و جنسیت خودم است که از ساعت گارمین استفاده میکردم ولی میتوان بطور نسبی به سایر اعضای تیم نیز تعمیم داد:
• میزان کالری مصرف شده : 1891 کالری
• میانگین ضربان قلب : 102
• ماکزیمم ضربان قلب: 170
• اثرات آیروبیک برنامه: 3.1 (سه و یک دهم از پنج)
• اثرات آنایروبیک برنامه: 3.2 (سه و دو دهم از پنج)
صبح زود اماده شدیم که بریم به سمت جان پناه Gouter که نکول بهم گفت اون پدر و پسر سوئدی که دیشب باهاشون حرف زدیم حال پدره خوب نیست ولی پسرش اصرار به صعود داره و ازم پرسید که اشکالی داره که باهامون بیاد منم بهش گفتم اگه مسولیتش رو قبول میکنی از نظر من اوکی ه، راستی زن دوم اون پدر سوئدی ایرانی بود و این شب قبلش باعث شده بود باهم بیشتر دوست بشیم!
این پدر و پسر سوئدی وسایلشون زیادی کامل بود، فقط همین رو بگم که موبایل ماهوارهای و خیلی چیزای دیگه داشتن که حتی نکول هم حسابی کف کرده بود! یکی از خطرناک ترین قسمتهای صعود همین رفتن از جان پناه Tete Rousse به جان پناه Gouter هستش، چون هم یه قسمت ریزشی بنام Grand Couloir داره که توی فصل صعود اونجا طناب ثابت نصب میکنن ولی چون ما توی فصل نرمال صعود نبودیم خبری از طناب ثابت نبود و بعدش یه قسمت دست به سنگ چند صد متری داره که این دو قسمت روی همدیگه بیشترین کشته ها رو در سال میده!
خلاصه پس از حدودا پنج ساعت حرکت با احتیاط کامل و حدودا پیمایش ۴.۷کیلومتر رسیدیم به جان پناه Gouter که یه شاهکار معماری ه واسه ی خودش، عضو جدید تیم جیکوب هم اوکی و سرحال بود و زود شام خوردیم و خوابیدیم چون فردا صبح ساعت دو صبحانه بود و ساعت سه صبح حرکت به سمت قله.
مشخصات برنامه روز دوم:
• مسافت پیمایش شده : 4.72 کیلومتر
• زمان برنامه با احتساب تایم های استراحت: 5 ساعت و 5 دقیقه
• سرعت متوسط تیم : ی1 کیلومتر بر ساعت
• ارتفاع نسبی صعود شده: 700 متر
• ماکزیمم ارتفاع لمس شده : 3815 متر
• مختصات شروع: 45.8566° N, 6.8196° E
• مختصات پایان:45.8512° N, 6.8306° E
اطلاعات تکمیلی زیر بر اساس سن، قد، وزن و جنسیت خودم است که از ساعت گارمین استفاده میکردم ولی میتوان بطور نسبی به سایر اعضای تیم نیز تعمیم داد:
• میزان کالری مصرف شده : 1057 کالری
• میانگین ضربان قلب : 89
• ماکزیمم ضربان قلب: 139
• اثرات آیروبیک برنامه: 0.6 (شش دهم از پنج)
• اثرات آنایروبیک برنامه: 0 (صفر از پنج)
شب قبل از صعود از فرط هیجان، استرس و خوشحالی خوابم نبرد و نتونستم حتی یه ساعت بخوابم، اینو هم بگم که از اول برنامه وظیفه سرقدمی و مسیر یابی با من بود(از پارسال مسیر رو کاملا مطالعه کرده بودم و ترکش رو هم رو ساعتم ریخته بودم)،چهار تیم فرانسوی، المانی، روسی، آرژانتینی و تیم ما حمله به قله رو شروع کردیم، هوا به شدت سرد بود و با نور هدلامپ توی یه کرده چهار نفره راه افتادیم،شش صبح تیم فرانسوی بخاطر وجود مه شدید و باد زیاد از ارتفاع ۴۱۰۰متری برگشت و تیم المانی هم نیم ساعت دیگه برگشت و انصراف داد،متاسفانه بازگشت تیم فرانسوی روی روحیه همه تیم ها اثر گذاشت ولی ما اروم و پیوسته پشت سر تیم آرژانتینی میرفتیم.
توی ارتفاع ۴۳۰۰متری یه جان پناه واسه شرایط اضطراری وجود داره که از شدت باد و سرما پناه بردیم اونجا و یه چیزی خوردیم، تیم روسی گفت که اگه هوا اینطوری بمونه اونها هم انصراف میدن ولی ما دنبال تیم آرژانتینی راه افتادیم، توی ارتفاع ۴۵۰۰متری جیکوب (پسر سوئدی) گفت بابک من حالم خوب نیست و نمیتونم ادامه بدم، دلم میخواست توی اون لحظه خفش کنم،پس از مشورت نکول قبول کرد که برش گردونه جان پناه چند صد متر پایین تر و ما میباید توی اون هوا و ارتفاع بیواک میکریم، نکول آمادگی بدنیش خوب بود و این رفت و برگشت رو توی دو ساعت انجام داد و من بخاطر کم خوابی شب قبل و بیحرکتی سرما داشت بهم غلبه میکرد، خلاصه بعد از اینکه نکول برگشت حرکت به سمت قله رو شروع کردیم و تقریبا بعد از هفت ساعت رسیدیم به قله.
هر سه مون اشک تو چشمامون بود و همدیگه رو بغل کردیم، واقعا نمیتونم شادی اون لحظه رو وصف کنم، شاید گفتنش درست نباشه ولی از صعود به قله دماوند هم برام شیرین تر بود، شاید بخاطر اینکه یه سال توی ذهنم بهش فکر کرده بودم،برنامه ریزی و کلی هزینه سفر کرده بودم، شاید چون مسولیت این گروه سه نفره با من بود، نمیدونم ولی این رو میدونم یکی از بهترین احساسهایی بود که تا الان تجربه کرده بودم.بخاطر خرابی هوا فقط چند تا عکس یادگاری گرفتیم و زود به سمت پایین حرکت کردیم
موقع صعود سرقدم و سرطناب من بودم و نکول اخر و فریدون وسط ولی واسه ی برگشت من و نکول جامون رو عوض کردیم، به جان پناه اضطراری که رسیدیم جیکوب هم بهمون اضافه شد و پس از یازده ساعت پیمایش به جان پناه گوته برگشتیم.من دیگه داشتم از بیخوابی میمردم برای همین ریسک نکردم و گفتم که امشب رو اینجا میمونم و فردا برمیگردم،توی جان پناه از ما و تیم آرژانتینی و روسی مثل قهرمان ها تجلیل شد(یادم رفت بگم که تیم روسی هم صعود کرد)و من رفتم توی تختخواب و خوابیدم، شیرین ترین خواب دنیا ...
مشخصات برنامه روز سوم:
• مسافت پیمایش شده : 16.38 کیلومتر
• زمان برنامه با احتساب تایم های استراحت و صبحانه: 11 ساعت و 8 دقیقه
• سرعت متوسط تیم : 1.5 کیلومتر بر ساعت
• ارتفاع نسبی صعود شده: 1155 متر
• ماکزیمم ارتفاع لمس شده : 4118 متر
اطلاعات تکمیلی زیر بر اساس سن، قد، وزن و جنسیت خودم است که از ساعت گارمین استفاده میکردم ولی میتوان بطور نسبی به سایر اعضای تیم نیز تعمیم داد:
• میزان کالری مصرف شده : 1782 کالری
• میانگین ضربان قلب : 93
• ماکزیمم ضربان قلب: 146
• اثرات آیروبیک برنامه: 1.7 (سه از پنج)
• اثرات آنایروبیک برنامه: 0.2 (یک و هشت دهم از پنج)
اینقدر این صعود برام جذاب بود که دلم نمیومد از کوه بیام پایین و دو روز طولش دادم تا برگردم به شامونی! توی جان پناه Teterousse .پدر جیکوب(همون پسر سوئدی ) به عنوان تشکر برای بچه ها شام مفصلی تدارک دیده بود که من چون باهاشون نبودم از این امر بی نصیب موندم!
دلم میخواد یه تشکر ویژه از کل مجموعه باشگاه کوهنوردی شقایق و همنوردای عزیزم بکنم که توی این مدت کمکم کردن و باعث شدن که اعتماد به نفسم برای اجرای برنامه های این چنینی زیاد بشه ( از کسی نام نمیبرم چون میترسم اسم عزیزی رو از قلم بندازم )
سرعت متوسط حرکت تیم ما تقریبا سی درصد کندتر از نرم استاندارد گزارش برنامه هایی بود که خونده بودم و دلیل اصلیش هم این بود که هیچ کدوممون تا حالا قله رو صعود نکرده بودیم و با احتیاط بسیار زیاد حرکت میکردیم و چون هنوز فصل نرمال صعود شروع نشده بود تیم های زیادی توی منطقه نبودن که بتونیم ازشون کمک بگیریم و توی مسیر یابی و جهت یابی کمکمون بکنن.
کیفیت غذا، نحوه برخورد و نظم و انظباط جان پناه های اونجا از هتل های چند ستاره خودمون بهتره !
حتی توی ساده ترین مسیرها احتمال برخورد با شکاف های یخی وجود داره که اگه بی توجهی بکنید بدون تعارف سقوط و مرگ رو بدنبال داره.
من پارسال از مسیر CosmiqueRoute یه تلاش ناموفق برای قله انجام داده بودم و به نظر خودم زیباترین مسیر صعود از مسیر Cosmique به قله و بازگشت از مسیر Gouter است چون میشه از دو سمت قله رو تماشا کرد و از زیباییهای اون لذت برد و عملا تجربه صعود و فرود رو از دو مسیر متفاوت چشید.
ابزار فنی مورد استفاده در برنامه:
هارنس، یومار، کرامپون 12 شاخه یخچالی، اسلینگ 60،120 و 180 سانتی متری، 4 عدد کارابین پیچ، 3 عدد کوییک دراو، 2 عدد طنابچه پروسیک، کلاه ایمنی، کلنگ، 40 متر طناب 8 میلیمتری، 3 عدد پیچ یخ
پایان